بریدههای کتاب دنیای شگفت انگیز نو joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 241 0 6 میلاد 1403/2/23 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 49 «آدمها عادت داشتند...» درنگ کرد؛ خون به صورتش دوید. «بله، عادت داشتند که از مادر زاییده بشوند.» 0 4 محمدرضا الله مرادی 1403/5/12 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 21 آزادی سیاسی و اقتصادی که نقصان میگیرد. آزادی جنسی به جبران آن فزونی میگیرد. و شخص دیکتاتور صلاح را در این میبیند که این نوع آزادي را تشویق کند. 0 7 میلاد 1403/3/12 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 258 وحشی گفت: «هنر، علم _ مثل اینکه شما برای خوشبختی خودتان بهای خیلی گزافی پرداخته اید. باز هم چیزی هست؟» بازرس جواب داد: « بله، مذهب. پیش از جنگ نه ساله، چیزی وجود داشت به اسم خدا...» 0 5 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 242 0 4 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 58 حکمرانی یعنی نشستن و تشکیل جلسه، نه کتککاری. آدم با مغز و کفلش حکومت میکند و نه هرگز با مشت هایش. 0 8 سید مصطفی 1403/10/17 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 248 اوضاع دنیا در حال حاضر تثبیت شده است. مردم خوشبختند؛ آنچه را میخواهند به دست می آورند و آنچه را نتوانند به دست بیاورند ، نمیخواهند. 0 18 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 243 مشیت الهی از انسان ها سرمشق میگیرد. 0 6 UCFJ 1403/11/9 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 41 مدیر اضافه کرد:« راز سعادت و فضیلت در همین نهفته است: دوست داشتن آنچه آدم باید انجام بدهد.تمام هدفهای شرطی سازی در این خلاصه می شود: علاقمند ساختن آدم ها به سرنوست اجتماعی گریزناپذیرشان.» 0 5 محمدرضا الله مرادی 1403/5/13 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 48 پامچالها و مناظر یک عیب عمده دارند: "اینکه بیهودهاند. عشق به طبیعت که نمیتواند هیچ کارخانه ای را بگرداند." 0 15 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 244 بدون انبوهی از هرزگی های دلخوش دارنده، هرگز نمیشود تمدنی پایدار داشت. 0 10 مبینآ 1404/3/11 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 7 امکان زیستن هست ولی اینگونه زیستن زندگانی نیست. 0 8 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 142 اگر یک نفر با دیگران فرق داشته باشد محکوم است به تنهایی. 1 15 هدی 1403/6/24 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 263 -ولی باز هم این طبیعی است که آدم وقتی تنهاست به خدا اعتقاد پیدا کند. وقتی تنهای تنهاست، موقع شب؛ وقتی به مرگ فکر میکند. -ولی مردم امروزه اصلا تنها نیستند. ما آنها را وادار میکنیم که از تنهایی بیزار باشند، و زندگیشان را طوری ترتیب میدهیم که تقریبا محال است که گرفتار تنهایی شوند. 1 12 HosseinBazdid 1404/5/19 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 202 " آه او به مشعلها نورافشانی میآموزد! گوییا از گونهی شب میآویزد! آنسان که جواهری گرانبها از گوش سیاه حبشی؛ جمالی بیشبهاتر از آنکه در کار آید، ارجمندتر از آنکه زمین را سزد..." - رومئو و ژولیت (پرده اول، صحنه پنجم) 0 1 HosseinBazdid 1404/5/19 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 166 ای دنیای قشنگ نو که یکچنینی مردمانی داری. 0 1 HosseinBazdid 1404/5/19 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 270 هلمولتز گفت: "جان مثل اینکه حالت خرابه." برنارد پرسید: "چیز نابابی خوردهای؟" وحشی سر به نشانهی تصدیق تکان داد: "تمدن خوردم" 0 1 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 79 اگر کلمات را درست به کار بگیری، مثل اشعهی ایکس در همه چیز نفوذ خواهد کرد، چنان که تا آن ها را میخوانی، در تو رخنه می کنند. 0 8 امیرحسین ویلانی 1402/8/27 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 174 هرچه استعدادهای آدم بیشتر باشد، قدرتش در گمراه کردن زیادتر است. یک نفر رنج بکشد بهتر است تا عدهی زیادی فاسد شوند. آقای فاستر، اگر منصفانه قضاوت کنید میبینید هیچ اهانتی شنیعتر از داشتن رفتار غیر متعارف نیست. قتل فقط باعث از این رفتن فرد میشود_وانگهی مگر فرد چیست؟ 0 20
بریدههای کتاب دنیای شگفت انگیز نو joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 241 0 6 میلاد 1403/2/23 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 49 «آدمها عادت داشتند...» درنگ کرد؛ خون به صورتش دوید. «بله، عادت داشتند که از مادر زاییده بشوند.» 0 4 محمدرضا الله مرادی 1403/5/12 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 21 آزادی سیاسی و اقتصادی که نقصان میگیرد. آزادی جنسی به جبران آن فزونی میگیرد. و شخص دیکتاتور صلاح را در این میبیند که این نوع آزادي را تشویق کند. 0 7 میلاد 1403/3/12 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 258 وحشی گفت: «هنر، علم _ مثل اینکه شما برای خوشبختی خودتان بهای خیلی گزافی پرداخته اید. باز هم چیزی هست؟» بازرس جواب داد: « بله، مذهب. پیش از جنگ نه ساله، چیزی وجود داشت به اسم خدا...» 0 5 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 242 0 4 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 58 حکمرانی یعنی نشستن و تشکیل جلسه، نه کتککاری. آدم با مغز و کفلش حکومت میکند و نه هرگز با مشت هایش. 0 8 سید مصطفی 1403/10/17 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 248 اوضاع دنیا در حال حاضر تثبیت شده است. مردم خوشبختند؛ آنچه را میخواهند به دست می آورند و آنچه را نتوانند به دست بیاورند ، نمیخواهند. 0 18 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 243 مشیت الهی از انسان ها سرمشق میگیرد. 0 6 UCFJ 1403/11/9 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 41 مدیر اضافه کرد:« راز سعادت و فضیلت در همین نهفته است: دوست داشتن آنچه آدم باید انجام بدهد.تمام هدفهای شرطی سازی در این خلاصه می شود: علاقمند ساختن آدم ها به سرنوست اجتماعی گریزناپذیرشان.» 0 5 محمدرضا الله مرادی 1403/5/13 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 48 پامچالها و مناظر یک عیب عمده دارند: "اینکه بیهودهاند. عشق به طبیعت که نمیتواند هیچ کارخانه ای را بگرداند." 0 15 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 244 بدون انبوهی از هرزگی های دلخوش دارنده، هرگز نمیشود تمدنی پایدار داشت. 0 10 مبینآ 1404/3/11 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 7 امکان زیستن هست ولی اینگونه زیستن زندگانی نیست. 0 8 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 142 اگر یک نفر با دیگران فرق داشته باشد محکوم است به تنهایی. 1 15 هدی 1403/6/24 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 263 -ولی باز هم این طبیعی است که آدم وقتی تنهاست به خدا اعتقاد پیدا کند. وقتی تنهای تنهاست، موقع شب؛ وقتی به مرگ فکر میکند. -ولی مردم امروزه اصلا تنها نیستند. ما آنها را وادار میکنیم که از تنهایی بیزار باشند، و زندگیشان را طوری ترتیب میدهیم که تقریبا محال است که گرفتار تنهایی شوند. 1 12 HosseinBazdid 1404/5/19 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 202 " آه او به مشعلها نورافشانی میآموزد! گوییا از گونهی شب میآویزد! آنسان که جواهری گرانبها از گوش سیاه حبشی؛ جمالی بیشبهاتر از آنکه در کار آید، ارجمندتر از آنکه زمین را سزد..." - رومئو و ژولیت (پرده اول، صحنه پنجم) 0 1 HosseinBazdid 1404/5/19 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 166 ای دنیای قشنگ نو که یکچنینی مردمانی داری. 0 1 HosseinBazdid 1404/5/19 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 270 هلمولتز گفت: "جان مثل اینکه حالت خرابه." برنارد پرسید: "چیز نابابی خوردهای؟" وحشی سر به نشانهی تصدیق تکان داد: "تمدن خوردم" 0 1 joiboy 1404/2/31 دنیای شگفت انگیز نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 79 اگر کلمات را درست به کار بگیری، مثل اشعهی ایکس در همه چیز نفوذ خواهد کرد، چنان که تا آن ها را میخوانی، در تو رخنه می کنند. 0 8 امیرحسین ویلانی 1402/8/27 دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی 4.0 60 صفحۀ 174 هرچه استعدادهای آدم بیشتر باشد، قدرتش در گمراه کردن زیادتر است. یک نفر رنج بکشد بهتر است تا عدهی زیادی فاسد شوند. آقای فاستر، اگر منصفانه قضاوت کنید میبینید هیچ اهانتی شنیعتر از داشتن رفتار غیر متعارف نیست. قتل فقط باعث از این رفتن فرد میشود_وانگهی مگر فرد چیست؟ 0 20