بریدههای کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی زهره دلجوی کجاباد 1402/5/8 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 103 0 1 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/6 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 65 0 2 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/8 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 103 0 2 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/4 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 عشق ورزیدت به کسی از روی ترحم، عشق واقعی نیست. 0 11 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/3 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 0 0 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/8 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 106 0 4 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/17 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 297 0 18 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/12 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 173 0 6 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/3 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 0 3 محمدصدرا 1402/6/13 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 86 سردبیر گفت: نمیدانم چه چیزی نظرتان را تغییر داده است؟ توماس گفت: همان چیزی که از اول مرا به نوشتن این چیزها ترغیب کرده بود. 0 1 فائزه فرشادپور 1402/5/26 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 131 تنها یک کتاب ممنوع در کشورت، بیشتر از میلیاردها کلمه که در دانشگاه های ما بیرون میریزند،معنا و مفهوم دارد 0 5 آرش زمانی 1404/2/26 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 59 کسی که مدام خواهان «ترقی» است باید منتظر باشد روزی به سرگیجه دچار شود. سرگیجه چیست؟ ترس از افتادن؟ اما چرا روی بلندی حفاظدار ساختمان هم دچار سرگیجه میشویم؟ چون سرگیجه چیز دیگری غیر از ترس از افتادن است. درواقع، آوای خالی زیر پایمان ما را بهسوی خود جلب میکند و تمایل به سقوط که لحظهای بعد با ترس در برابرش مقاومت میکنیم سراسر وجود ما را فرامیگیرد. 0 3 سمانه بهمنی 1403/3/20 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 284 0 3 هومن 1403/11/18 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 16 -با ترزا بودن بهتر است یا تنها ماندن؟ هیچ وسیله ای برای تشخیص دادن تصمیم درست وجود ندارد،زیرا هیچ مقایسه ای امکان پذیر نیست. در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد می کنیم ،مانند هنرپیشه ای که بدون تمرین وارد صحنه شود.اما اگر اولین تمرین زندگی خود زندگی باشد،پس برای زندگی چه ارزشی میتوان قائل شد؟ 0 0 Fateme SN 1403/11/25 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 38 در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد میکنیم، مانند هنرپیشه ای که بدون تمرین وارد صحنه شود. 0 0 آرش زمانی 1404/2/28 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 180 مضحک و درعینحال تأثرانگیز است که تربیت درست اولیهٔ ما در خانواده به پلیس در کار بازپرسی یاری دهد. ما قادر نیستیم دروغ بگوییم. دستور «راست بگو!» که پدر و مادر به ما آموختهاند، بهخودیخود، ما را از دروغ گفتن، حتی در برابر پلیس، شرمسار میکند. برای ما آسانتر است که با او مشاجره کنیم، به او دشنام دهیم (چیزی که بیفایده است) تا صریحاً به او دروغ بگوییم (تنها کاری که باید کرد). 0 2 آرش زمانی 1404/2/26 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 43 اگر مادر شدن عین فداکاری است، دختر بودن گناهی جبرانناپذیر است. 0 1 سمانه بهمنی 1403/2/30 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 93 0 2 فائزه فرشادپور 1402/5/18 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می داد که هیچ گونه رضایت خاطری از آن نداشت 0 28 آرش زمانی 1404/2/28 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 167 توما با خود میگفت که میدانستند یا نمیدانستند، مسئلهٔ اساسی نیست، بلکه باید پرسید: اگر بیخبر باشیم، بیگناه هستیم؟ آیا آدم ابلهی که بر اریکهٔ قدرت تکیه زده است، تنها به عذر جهالت، از هرگونه مسئولیتی مبراست؟ 0 2
بریدههای کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی زهره دلجوی کجاباد 1402/5/8 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 103 0 1 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/6 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 65 0 2 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/8 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 103 0 2 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/4 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 عشق ورزیدت به کسی از روی ترحم، عشق واقعی نیست. 0 11 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/3 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 0 0 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/8 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 106 0 4 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/17 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 297 0 18 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/12 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 173 0 6 زهره دلجوی کجاباد 1402/5/3 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 0 3 محمدصدرا 1402/6/13 سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 86 سردبیر گفت: نمیدانم چه چیزی نظرتان را تغییر داده است؟ توماس گفت: همان چیزی که از اول مرا به نوشتن این چیزها ترغیب کرده بود. 0 1 فائزه فرشادپور 1402/5/26 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 131 تنها یک کتاب ممنوع در کشورت، بیشتر از میلیاردها کلمه که در دانشگاه های ما بیرون میریزند،معنا و مفهوم دارد 0 5 آرش زمانی 1404/2/26 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 59 کسی که مدام خواهان «ترقی» است باید منتظر باشد روزی به سرگیجه دچار شود. سرگیجه چیست؟ ترس از افتادن؟ اما چرا روی بلندی حفاظدار ساختمان هم دچار سرگیجه میشویم؟ چون سرگیجه چیز دیگری غیر از ترس از افتادن است. درواقع، آوای خالی زیر پایمان ما را بهسوی خود جلب میکند و تمایل به سقوط که لحظهای بعد با ترس در برابرش مقاومت میکنیم سراسر وجود ما را فرامیگیرد. 0 3 سمانه بهمنی 1403/3/20 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 284 0 3 هومن 1403/11/18 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 16 -با ترزا بودن بهتر است یا تنها ماندن؟ هیچ وسیله ای برای تشخیص دادن تصمیم درست وجود ندارد،زیرا هیچ مقایسه ای امکان پذیر نیست. در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد می کنیم ،مانند هنرپیشه ای که بدون تمرین وارد صحنه شود.اما اگر اولین تمرین زندگی خود زندگی باشد،پس برای زندگی چه ارزشی میتوان قائل شد؟ 0 0 Fateme SN 1403/11/25 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 38 در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد میکنیم، مانند هنرپیشه ای که بدون تمرین وارد صحنه شود. 0 0 آرش زمانی 1404/2/28 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 180 مضحک و درعینحال تأثرانگیز است که تربیت درست اولیهٔ ما در خانواده به پلیس در کار بازپرسی یاری دهد. ما قادر نیستیم دروغ بگوییم. دستور «راست بگو!» که پدر و مادر به ما آموختهاند، بهخودیخود، ما را از دروغ گفتن، حتی در برابر پلیس، شرمسار میکند. برای ما آسانتر است که با او مشاجره کنیم، به او دشنام دهیم (چیزی که بیفایده است) تا صریحاً به او دروغ بگوییم (تنها کاری که باید کرد). 0 2 آرش زمانی 1404/2/26 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 43 اگر مادر شدن عین فداکاری است، دختر بودن گناهی جبرانناپذیر است. 0 1 سمانه بهمنی 1403/2/30 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 93 0 2 فائزه فرشادپور 1402/5/18 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 1 کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می داد که هیچ گونه رضایت خاطری از آن نداشت 0 28 آرش زمانی 1404/2/28 بار هستی میلان کوندرا 4.0 54 صفحۀ 167 توما با خود میگفت که میدانستند یا نمیدانستند، مسئلهٔ اساسی نیست، بلکه باید پرسید: اگر بیخبر باشیم، بیگناه هستیم؟ آیا آدم ابلهی که بر اریکهٔ قدرت تکیه زده است، تنها به عذر جهالت، از هرگونه مسئولیتی مبراست؟ 0 2