بریدهای از کتاب اعتراف گرگ تنها (وقایع نگاری یک زندگی، 1353 - 1316) اثر ناصر ایرانی
1402/12/5
صفحۀ 67
یک بار موشی را آتش زدیم. روی آن موش نفت ریختیم و با کبریت آتشش زدیم و رهایش کردیم. منظرۀ موش شعلهور که در طول کوچه میدوید بهقدری دردناک بود که روحم را سخت آزرد. تا سالهای سال تصویر آن منظرۀ زشت در ذهن من باقی ماند.
یک بار موشی را آتش زدیم. روی آن موش نفت ریختیم و با کبریت آتشش زدیم و رهایش کردیم. منظرۀ موش شعلهور که در طول کوچه میدوید بهقدری دردناک بود که روحم را سخت آزرد. تا سالهای سال تصویر آن منظرۀ زشت در ذهن من باقی ماند.
(0/1000)
طاهره مشایخ
1403/1/14
0