بریده‌ای از کتاب تقسیم کار اجتماعی اثر امیل دورکیم

بریدۀ کتاب

صفحۀ 415

هرقدر هم قاعده و مقرره‌ای دقیق و روشن باشد، باز هم جای خالی برای کشاکش و عدم موافقت باز است، ولی نه لازم و نه حتی ممکن است که زندگی اجتماعی بدون مبارزه باشد. نقش همبستگی حذف رقابت نیست، بلکه تعدیل این رقابت است. وانگهی در حالت عادی این قواعد بخودی خود از تقسیم کار ناشی می‌شوند،‌ و به مثابه ادامه آنند. مسلما اگر تقسیم کار فقط به افراد نزدیک شده بود، تا آنها را به اعتبار مبادله خدمات شخصی‌شان برای چند لحظه متحد سازد نمیتوانست موجد هیچ نوع عمل نظم‌دهنده‌ای باشد. لکن تقسیم کار وظائف را به عرصه میآورد، یعنی طرزهای عمل معینی را که در مقتضیات معین تکرار میشوند و با خود هم هویت‌اند، به میدان میکشد. این وظائف با شرائط عمومی و پایدار زندگی اجتماعی مرتبطند. [...] یک دسته عکس‌العمل متقابل وجود دارد که چون با طبع اشیاء مطابقت بیشتری دارند غالبا تکرار میشوند و عادت میگردند و این عادات بتدریج نیرو میگیرند و به قاعده سلوک بدل میشوند. گذشته بر آینده تسلط دارد و یا بعبارت دیگر عادات میان حقوق و تکالیف به تفکیک دست می‌یاز[ـنـ]د و سپس این وضع جنبه الزامی بخود میگیرد.

هرقدر هم قاعده و مقرره‌ای دقیق و روشن باشد، باز هم جای خالی برای کشاکش و عدم موافقت باز است، ولی نه لازم و نه حتی ممکن است که زندگی اجتماعی بدون مبارزه باشد. نقش همبستگی حذف رقابت نیست، بلکه تعدیل این رقابت است. وانگهی در حالت عادی این قواعد بخودی خود از تقسیم کار ناشی می‌شوند،‌ و به مثابه ادامه آنند. مسلما اگر تقسیم کار فقط به افراد نزدیک شده بود، تا آنها را به اعتبار مبادله خدمات شخصی‌شان برای چند لحظه متحد سازد نمیتوانست موجد هیچ نوع عمل نظم‌دهنده‌ای باشد. لکن تقسیم کار وظائف را به عرصه میآورد، یعنی طرزهای عمل معینی را که در مقتضیات معین تکرار میشوند و با خود هم هویت‌اند، به میدان میکشد. این وظائف با شرائط عمومی و پایدار زندگی اجتماعی مرتبطند. [...] یک دسته عکس‌العمل متقابل وجود دارد که چون با طبع اشیاء مطابقت بیشتری دارند غالبا تکرار میشوند و عادت میگردند و این عادات بتدریج نیرو میگیرند و به قاعده سلوک بدل میشوند. گذشته بر آینده تسلط دارد و یا بعبارت دیگر عادات میان حقوق و تکالیف به تفکیک دست می‌یاز[ـنـ]د و سپس این وضع جنبه الزامی بخود میگیرد.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.