بریدۀ کتاب

آیناز

1402/5/2

دیزی دارکر
بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

ما جوانی مان را صرف ساختن کاخ هایی شنی از جنس جاه طلبی میکنیم،بعد زندگی شن های شک را روی برجک های آرزو و رویاهایمان که با دقت و ظرافت ساخته ایم میریزد،آنقدر که دیگر آن را نمیبینیم.یاد میگیریم که یک زندگی کسل کننده را بپذیریم و از چیزهایی که میخواهیم بگذریم و در زندانی از تنبلی ساکن شویم.کمی خوشحال میشویم از اینکه پنجره های این زندان آن قدر کوچکند که نمیشود بیرون را دید و دیگر مجبور نیستیم به کاخمان نگاه کنیم و حسرت بخوریم که شاید اگر کمی بیشتر تلاش میکردیم به آرزوهایمان میرسیدیم.

ما جوانی مان را صرف ساختن کاخ هایی شنی از جنس جاه طلبی میکنیم،بعد زندگی شن های شک را روی برجک های آرزو و رویاهایمان که با دقت و ظرافت ساخته ایم میریزد،آنقدر که دیگر آن را نمیبینیم.یاد میگیریم که یک زندگی کسل کننده را بپذیریم و از چیزهایی که میخواهیم بگذریم و در زندانی از تنبلی ساکن شویم.کمی خوشحال میشویم از اینکه پنجره های این زندان آن قدر کوچکند که نمیشود بیرون را دید و دیگر مجبور نیستیم به کاخمان نگاه کنیم و حسرت بخوریم که شاید اگر کمی بیشتر تلاش میکردیم به آرزوهایمان میرسیدیم.

6

42

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.