بریدهای از کتاب مرا اسماعیل صدا کن اثر هیوبرت دریفوس
1403/7/12
صفحۀ 143
استارباک خطاب به او [آخاب] بانگ برمیآورد که از این تعقیب بدفرجام بازگردد زیرا موبیدیک او را نمیجوید و این اوست که دیوانهوار پی موبیدیک را گرفته؛ و این سخن استارباک بیدلیل ،نیست زیرا موبیدیک بیتوجه به آخاب و پیکواد از کشتی جلو میافتد و پیشاپیش آن شنا میکند انگار عزم کرده باشد با جنازهای که بر دوش دارد «بگریزد» (ص ۷۳۴). این همان بیاعتنایی موبیدیک به آخاب و به عبارت دیگر علىالسويه بودن ما و نیاتمان برای جهان هستی است. آخاب میخواهد چشم در چشم موبیدیک بدوزد... اما موبیدیک اساساً وقعی به او نمینهد و هرچه میکند از سر طبیعت خود میکند مثل همان گربهای که گویی موش گرفته به دهان را تکان میدهد یا مثل تیری که از چله کمان رها شده یا مثل ماشین چمنزنی که نیزهٔ علف را درو میکند.
استارباک خطاب به او [آخاب] بانگ برمیآورد که از این تعقیب بدفرجام بازگردد زیرا موبیدیک او را نمیجوید و این اوست که دیوانهوار پی موبیدیک را گرفته؛ و این سخن استارباک بیدلیل ،نیست زیرا موبیدیک بیتوجه به آخاب و پیکواد از کشتی جلو میافتد و پیشاپیش آن شنا میکند انگار عزم کرده باشد با جنازهای که بر دوش دارد «بگریزد» (ص ۷۳۴). این همان بیاعتنایی موبیدیک به آخاب و به عبارت دیگر علىالسويه بودن ما و نیاتمان برای جهان هستی است. آخاب میخواهد چشم در چشم موبیدیک بدوزد... اما موبیدیک اساساً وقعی به او نمینهد و هرچه میکند از سر طبیعت خود میکند مثل همان گربهای که گویی موش گرفته به دهان را تکان میدهد یا مثل تیری که از چله کمان رها شده یا مثل ماشین چمنزنی که نیزهٔ علف را درو میکند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.