بریده‌ای از کتاب زندگی دومت زمانی آغاز می شود که می فهمی فقط یک زندگی داری اثر رافائل ژیئوردانو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

مدام تو گوش ادرین میخوندم بدو عجله کن دیر شد وقتی خوب فکر میکنم میبینیم این جمله تنها حرفی بود که تمام طول روز از دهنم در میومد نه تنها من همه ی مردمی که تو کوچه و خیابون می‌دیدم مدام عجله داشتن سرعت و عجله ای که لذت زندگی کردن توی زمان حال رو از همه ی ما گرفته بود..

مدام تو گوش ادرین میخوندم بدو عجله کن دیر شد وقتی خوب فکر میکنم میبینیم این جمله تنها حرفی بود که تمام طول روز از دهنم در میومد نه تنها من همه ی مردمی که تو کوچه و خیابون می‌دیدم مدام عجله داشتن سرعت و عجله ای که لذت زندگی کردن توی زمان حال رو از همه ی ما گرفته بود..

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.