بریده‌ای از کتاب بچه آهو اثر ماگدا سابو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 229

اگر می توانستم جلوی خودم را بگیرم،وقتی تلفن می‌زدی هرگز تلفن را برنمی داشتم، با تو پشت یک میز نمی نشستم،اصلا نمی گذاشتم مرا ببوسی،فقط بهت لبخند می زدم و می گفتم دوستت دارم؛ هر روزی که نمی دیدمت روزی پوچ و بی معنی بود و اگر نمی دیدمت نمی توانستم کاری از پیش ببرم .

اگر می توانستم جلوی خودم را بگیرم،وقتی تلفن می‌زدی هرگز تلفن را برنمی داشتم، با تو پشت یک میز نمی نشستم،اصلا نمی گذاشتم مرا ببوسی،فقط بهت لبخند می زدم و می گفتم دوستت دارم؛ هر روزی که نمی دیدمت روزی پوچ و بی معنی بود و اگر نمی دیدمت نمی توانستم کاری از پیش ببرم .

225

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.