بریده‌ای از کتاب undefined اثر undefined

y.s

y.s

1404/4/8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 94

مثل این است که جلوی یک جعبۀ شهر فرنگ ایستاده‌ام و عروسک‌ها از مقابلم عبور می‌کنند و من هر باره از خود می‌پرسم آیا آن‌چه می‌بینم، خطای دید نیست؟ حالی که خودم هم در این بازی شرکت دارم. حتی بیش‌تر از این. خودم هم مثل عروسکی در چرخشم. و گاه دست چوبین کناردستی‌ام را می‌گیرم و از وحشت یکه می‌خورم.

مثل این است که جلوی یک جعبۀ شهر فرنگ ایستاده‌ام و عروسک‌ها از مقابلم عبور می‌کنند و من هر باره از خود می‌پرسم آیا آن‌چه می‌بینم، خطای دید نیست؟ حالی که خودم هم در این بازی شرکت دارم. حتی بیش‌تر از این. خودم هم مثل عروسکی در چرخشم. و گاه دست چوبین کناردستی‌ام را می‌گیرم و از وحشت یکه می‌خورم.

64

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.