بریدهای از کتاب میراث ناممکن اثر حسام نقره چی
1404/4/10
صفحۀ 68
داستان معاصر فارسی هرگز فرمی بدیع که در عین حال درون چارچوب پذیرفتهشدهی ادبیت جهانی قرار بگیرد، خلق نکرده است. منظور البته این نیست که این کار باید لزوماً انجام شود، اما سرخوردگیِ جامعهی ادبیِ ایران از پذیرفته نشدن در فضای جهانی نشان میدهد که چنین میلی در ایران شدید است. نویسندهی کشور حاشیهای عملاً تنها سه راه پیشِرو دارد: نویسندهای ملی باقی بماند و کلاً از بازار جهانی دست بشوید، تلاش کند لحظهی حالِ مدرنیتهی ادبی در جهان را درک کند و سپس با توجه به خاستگاهِ فرهنگیاش در آن تغییری ایجاد کند، یا بخواهد شکل متفاوت ادبیات حاکم بر فرهنگ خود را به بازار جهانی بقبولاند.
داستان معاصر فارسی هرگز فرمی بدیع که در عین حال درون چارچوب پذیرفتهشدهی ادبیت جهانی قرار بگیرد، خلق نکرده است. منظور البته این نیست که این کار باید لزوماً انجام شود، اما سرخوردگیِ جامعهی ادبیِ ایران از پذیرفته نشدن در فضای جهانی نشان میدهد که چنین میلی در ایران شدید است. نویسندهی کشور حاشیهای عملاً تنها سه راه پیشِرو دارد: نویسندهای ملی باقی بماند و کلاً از بازار جهانی دست بشوید، تلاش کند لحظهی حالِ مدرنیتهی ادبی در جهان را درک کند و سپس با توجه به خاستگاهِ فرهنگیاش در آن تغییری ایجاد کند، یا بخواهد شکل متفاوت ادبیات حاکم بر فرهنگ خود را به بازار جهانی بقبولاند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.