بریده‌ای از کتاب یک عمر کار: درباره مادر شدن اثر ریچل کاسک

بریدۀ کتاب

صفحۀ 118

یواشکی به مغازه‌ای می‌روم و چند شیشه شیر قرص ضدعفونی و قوطی شیرخشک می‌خرم. مثل کسی که می‌خواهد بمبی را سر هم کند جلوی چشم خودم می‌چینمشان.... شب که می‌رسد شیشه را آماده می‌کنم. قرار است پدرش با شیشه به او شیر بدهد، چون بهمان توصیه شده بهتر است این خیانت را نه خود شخص خائن که یک تبهکار اجیرشده انجام دهد.

یواشکی به مغازه‌ای می‌روم و چند شیشه شیر قرص ضدعفونی و قوطی شیرخشک می‌خرم. مثل کسی که می‌خواهد بمبی را سر هم کند جلوی چشم خودم می‌چینمشان.... شب که می‌رسد شیشه را آماده می‌کنم. قرار است پدرش با شیشه به او شیر بدهد، چون بهمان توصیه شده بهتر است این خیانت را نه خود شخص خائن که یک تبهکار اجیرشده انجام دهد.

50

3

(0/1000)

نظرات

یعنی انقدر که من سر خوندن این کتاب زجر کشیدم سر بچه‌داری اذیت نشدم. آخه زن چته؟ چرا انقدر با این مقوله مشکل داری؟ این تشبیه و توصیف‌ها چیه؟ خائن، تبهکار، اجیرشده!!!! نمی‌دونم چرا فکر کرده اگه درباره مقوله مادری همه‌اش منفی بنویسه بهش احتمالا مدال میدن؟

0

کاش یکی از خودش سواش کنه 🤣
1

1

😆😆😆 

1