بریدهای از کتاب طاعون اثر آلبر کامو
1404/4/8
صفحۀ 292
اما هیچکس جرات نمیکرد وجود خدای سالها پیش را که بخشنده هدایا بود، مانند رنج انسانی سالخورده و نظیر امیدهای جوان تروتازه بود به آنان اعلام کند. دیگر در قلب همهکس برای چیزی جا نبود. مگر برای امیدی بسیار قدیمی و بسیار تیره، امیدی که نمیگذارد انسانها خود را به آغوش مرگ بیندازند و تنها عبارت است از سماجتی برای زیستن.
اما هیچکس جرات نمیکرد وجود خدای سالها پیش را که بخشنده هدایا بود، مانند رنج انسانی سالخورده و نظیر امیدهای جوان تروتازه بود به آنان اعلام کند. دیگر در قلب همهکس برای چیزی جا نبود. مگر برای امیدی بسیار قدیمی و بسیار تیره، امیدی که نمیگذارد انسانها خود را به آغوش مرگ بیندازند و تنها عبارت است از سماجتی برای زیستن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.