بریدۀ کتاب
1402/12/19
صفحۀ 349
افکار و تصورات بی حد و مرزی داشت. از رؤیایی به رؤیای دیگر می رفت و هر مانعی را در عالم خیال از سَرِ راه برمیداشت. آدمی اگر روی پله اول چنین نردبانی قدم بگذارد، دیگر در جای خود نمیایستد و تا بینهایت بالا میرود.
افکار و تصورات بی حد و مرزی داشت. از رؤیایی به رؤیای دیگر می رفت و هر مانعی را در عالم خیال از سَرِ راه برمیداشت. آدمی اگر روی پله اول چنین نردبانی قدم بگذارد، دیگر در جای خود نمیایستد و تا بینهایت بالا میرود.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.