بریدهای از کتاب ارزیابی شتابزده اثر جلال آل احمد
1403/12/13
صفحۀ 88
جلال:" من فکر میکنم نثر من به هر صورت یک نثر زنده است؛ جون داره. این زبون، زبون زنده حاضره.درست مثل یک ماری که میلغزه؛ از یک سوراخ تو میره؛ از لای در هم میره؛ از یک در باز هم رد میشه. بعد هم جهش میکنه، بندبازی هم میکنه. من میخوام این مار بمونم. هرجا یک جور و همه جا یک جور."
جلال:" من فکر میکنم نثر من به هر صورت یک نثر زنده است؛ جون داره. این زبون، زبون زنده حاضره.درست مثل یک ماری که میلغزه؛ از یک سوراخ تو میره؛ از لای در هم میره؛ از یک در باز هم رد میشه. بعد هم جهش میکنه، بندبازی هم میکنه. من میخوام این مار بمونم. هرجا یک جور و همه جا یک جور."
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.