بریده‌ای از کتاب یعقوب نیمرودی اثر محمدتقی تقی پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 100

یعقوب نیمرودی با هماهنگی و همراهی دیگر ماموران، به خصوص سرویس اطلاعاتی و سفارت اسرائیل در تهران در دوران اوج خیزش و قیام انقلابی مردم مسلمان ایران علیه نظام سلطنتی، حاکم از هیچ تلاش و دسیسه ای برای سرکوب ملت به پا خاسته و خاموش کردن شعله های فروزان نهضت اسلامی فروگذار نکردند. آنها پس از استقرار نظام اسلامی نیز با تمام توان و امکانات و انواع روش‌ها برای سرنگونی جمهوری اسلامی و احیای سلطنت، تلاش بی‌وقفه‌ای را آغاز کردند. نیمرودی ضمن اشاره به گوشه‌ای از شیطنت‌های اسرائیلی در این راستا درباره طراحی یک کودتای نظامی «عبری عربی» علیه نظام اسلامی لب به اعتراف می‌گشاید و می‌نویسد که با هدف تحقق آرزو و امید محمدرضا شاه معزول و پسرش «کورش رضا» و بسیاری از افسران و ژنرال‌های قدیمی ارتش سلطنتی پیگیر حوادث ایران شده است. به نوشته او برگرداندن این چرخ، یعنی بازگشت خاندان سلطنتی برای غرب و به طور ویژه برای اسرائیل از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار بود. وی با اشاره به تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و اشغال آن و فاجعه کشتار دو اردوگاه صبرا و شتیلا در ۱۹۸۲م و حس کاذب و غروری که برای اسرائیلی‌ها و دوستان ایرانی‌شان ایجاد شده بود می‌افزاید: دو ژنرال سابق ارتش ایران برای انجام مأموریتی سری از طرف پسر تبعیدی شاه سابق به اسرائیل آمدند. آنها ضمن تقاضای همکاری و کمک با هدف براندازی نظام اسلامی با آریل شارون وزیر جنگ اسرائیل دیدار و گفت و گو و اعلام کردند که امکان تأمین دو میلیارد دلار را برای اجرای این هدف دارند. ژنرال رضوانی گفته بود که جعفر نمیری رئیس جمهور سودان برای انتقال تسلیحات اسرائیلی مورد نیاز برای کودتا به آن کشور و در اختیار گذاشتن یک پایگاه ویژه به کودتاگران علیه جمهوری اسلامی آمادگی دارد. به ادعای نیمرودی این حرکت براندازی و کودتا محصول ایده‌ای بود که او در یک برنامه تلویزیونی «پانوراما» از شبکه B.B.C در فوریه ۱۹۸۲ ارائه کرده و در آن ضمن ستایش حکومت پهلوی از مقامات دولت‌های غربی خواستار همکاری برای براندازی نظام اسلامی و بازگشت نظام سلطنتی شده بود. به گفته وی چند روز پس از پخش این گفت و گو «کورش رضا» از مراکش با او تماس تلفنی برقرار کرده و از وی بابت این ایده تشکر کرده بود.

یعقوب نیمرودی با هماهنگی و همراهی دیگر ماموران، به خصوص سرویس اطلاعاتی و سفارت اسرائیل در تهران در دوران اوج خیزش و قیام انقلابی مردم مسلمان ایران علیه نظام سلطنتی، حاکم از هیچ تلاش و دسیسه ای برای سرکوب ملت به پا خاسته و خاموش کردن شعله های فروزان نهضت اسلامی فروگذار نکردند. آنها پس از استقرار نظام اسلامی نیز با تمام توان و امکانات و انواع روش‌ها برای سرنگونی جمهوری اسلامی و احیای سلطنت، تلاش بی‌وقفه‌ای را آغاز کردند. نیمرودی ضمن اشاره به گوشه‌ای از شیطنت‌های اسرائیلی در این راستا درباره طراحی یک کودتای نظامی «عبری عربی» علیه نظام اسلامی لب به اعتراف می‌گشاید و می‌نویسد که با هدف تحقق آرزو و امید محمدرضا شاه معزول و پسرش «کورش رضا» و بسیاری از افسران و ژنرال‌های قدیمی ارتش سلطنتی پیگیر حوادث ایران شده است. به نوشته او برگرداندن این چرخ، یعنی بازگشت خاندان سلطنتی برای غرب و به طور ویژه برای اسرائیل از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار بود. وی با اشاره به تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و اشغال آن و فاجعه کشتار دو اردوگاه صبرا و شتیلا در ۱۹۸۲م و حس کاذب و غروری که برای اسرائیلی‌ها و دوستان ایرانی‌شان ایجاد شده بود می‌افزاید: دو ژنرال سابق ارتش ایران برای انجام مأموریتی سری از طرف پسر تبعیدی شاه سابق به اسرائیل آمدند. آنها ضمن تقاضای همکاری و کمک با هدف براندازی نظام اسلامی با آریل شارون وزیر جنگ اسرائیل دیدار و گفت و گو و اعلام کردند که امکان تأمین دو میلیارد دلار را برای اجرای این هدف دارند. ژنرال رضوانی گفته بود که جعفر نمیری رئیس جمهور سودان برای انتقال تسلیحات اسرائیلی مورد نیاز برای کودتا به آن کشور و در اختیار گذاشتن یک پایگاه ویژه به کودتاگران علیه جمهوری اسلامی آمادگی دارد. به ادعای نیمرودی این حرکت براندازی و کودتا محصول ایده‌ای بود که او در یک برنامه تلویزیونی «پانوراما» از شبکه B.B.C در فوریه ۱۹۸۲ ارائه کرده و در آن ضمن ستایش حکومت پهلوی از مقامات دولت‌های غربی خواستار همکاری برای براندازی نظام اسلامی و بازگشت نظام سلطنتی شده بود. به گفته وی چند روز پس از پخش این گفت و گو «کورش رضا» از مراکش با او تماس تلفنی برقرار کرده و از وی بابت این ایده تشکر کرده بود.

79

4

(0/1000)

نظرات

نمی‌دونستم سس خرسی اسم کاملش کوروش رضاست 😄 

3