بریده‌ای از کتاب خنده ی خورشید، اشک ماه اثر رضا جولایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 86

«نه جوون، نه. این موها توی آسیاب سفید نشده. با رفتن این یه نفر، یه نفر دیگه جاش رو می‌گیره که اون هم نمی‌دونه عدالت یعنی چه و قانون به چه درد میخوره. امیربهادر و مقتدرنظام و صنیع‌الدوله میرن و جاشون رو دوله‌ها و سلطنه‌های دیگه می‌گیرن.»

«نه جوون، نه. این موها توی آسیاب سفید نشده. با رفتن این یه نفر، یه نفر دیگه جاش رو می‌گیره که اون هم نمی‌دونه عدالت یعنی چه و قانون به چه درد میخوره. امیربهادر و مقتدرنظام و صنیع‌الدوله میرن و جاشون رو دوله‌ها و سلطنه‌های دیگه می‌گیرن.»

6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.