بریدهای از کتاب سقوط اثر آلبر کامو
1404/3/19
صفحۀ 14
محال است شب از روی پُل رد بشوم. با خودم اینطور عهد بستهام. از کجا معلوم، شاید کسی خودش را در آب بیندازد. از دو حالت خارج نیست، یا برای نجاتش اقدام میکنید که، در فصل سرما، چهبسا کار دست خودتان بدهید! یا همانجا به امان خدا رهایش میکنید، و اراده به شیرجه رفتن که عقیم بماند، گاهی درد غریبی در وجود آدم باقی میگذارد.
محال است شب از روی پُل رد بشوم. با خودم اینطور عهد بستهام. از کجا معلوم، شاید کسی خودش را در آب بیندازد. از دو حالت خارج نیست، یا برای نجاتش اقدام میکنید که، در فصل سرما، چهبسا کار دست خودتان بدهید! یا همانجا به امان خدا رهایش میکنید، و اراده به شیرجه رفتن که عقیم بماند، گاهی درد غریبی در وجود آدم باقی میگذارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.