بریدۀ کتاب
1402/7/22
3.9
118
صفحۀ 112
و یک مرتبه به صرافت افتادم که از اول سال تا به حال بچههای مدرسه را فقط به اعتبار وضع مالی پدرشان قضاوت میکردهام. درست مثل این پسر سرهنگ که به اعتبار کیا بیای پدرش درس نمیخواند. دیدم در تمام این مدت هر کدام که پدرششان فقیر تر است به نظر من، باهوشتر، تربیتپذیرتر، و با چشمانی درخشانتر میآمدهاند؛ و آنها که پدرشان دستی به دهان دارند کندتر و خرفتتر و بلغمیمزاجتر و نومید کننده تر از دیگران.
و یک مرتبه به صرافت افتادم که از اول سال تا به حال بچههای مدرسه را فقط به اعتبار وضع مالی پدرشان قضاوت میکردهام. درست مثل این پسر سرهنگ که به اعتبار کیا بیای پدرش درس نمیخواند. دیدم در تمام این مدت هر کدام که پدرششان فقیر تر است به نظر من، باهوشتر، تربیتپذیرتر، و با چشمانی درخشانتر میآمدهاند؛ و آنها که پدرشان دستی به دهان دارند کندتر و خرفتتر و بلغمیمزاجتر و نومید کننده تر از دیگران.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.