بریدهای از کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی
4 روز پیش
صفحۀ 388
خدایی هست، همیشه بوده. اینجا میبینمش، در چشم مردمی که توی راهروی ناامیدی هستند. خانه راستین خدا اینجاست، در اینجاست که هرکس خدا را گم کرده باشد پیدایش میکند. خدایی هست. باید باشد، باید باشد، و حالا من نماز میخوانم، نماز میخوانم تا مرا که این همه سال از او غافل بوده ام ببخشد، ببخشد که خیانت کرده ام، دروغ گفته ام، گناه کرده ام بی آنکه مجازات شوم و تنها در این ساعت که نیازمندم به سویش رو آورده ام، نماز میخوانم چونکه او همانطور که کتابش گفته رحیم، کریم و مهربان است.
خدایی هست، همیشه بوده. اینجا میبینمش، در چشم مردمی که توی راهروی ناامیدی هستند. خانه راستین خدا اینجاست، در اینجاست که هرکس خدا را گم کرده باشد پیدایش میکند. خدایی هست. باید باشد، باید باشد، و حالا من نماز میخوانم، نماز میخوانم تا مرا که این همه سال از او غافل بوده ام ببخشد، ببخشد که خیانت کرده ام، دروغ گفته ام، گناه کرده ام بی آنکه مجازات شوم و تنها در این ساعت که نیازمندم به سویش رو آورده ام، نماز میخوانم چونکه او همانطور که کتابش گفته رحیم، کریم و مهربان است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.