بریدهای از کتاب دختری با هزاران زخم اثر کیتلین گلاسکو
1404/2/21
صفحۀ 210
-... من وقتی به اینجا اومدم انگار که از همه چیز خیلی خسته شده بودم. فقط میخواستم از نو شروع کنم. منظورم اینه که ما قبلا خیلی وقتمون رو هدر دادیم، متوجه هستی؟ همیشه اوضاعمون خراب بود. +میدونم. اگرچه بعضی وقت ها خوش میگذشت. لبخند میزنم. -آره، اما گاهی اوقات اگر میخوای در زندگی جلو بری باید بعضی چیزها رو رها کنی، متوجه میشی؟ .....
-... من وقتی به اینجا اومدم انگار که از همه چیز خیلی خسته شده بودم. فقط میخواستم از نو شروع کنم. منظورم اینه که ما قبلا خیلی وقتمون رو هدر دادیم، متوجه هستی؟ همیشه اوضاعمون خراب بود. +میدونم. اگرچه بعضی وقت ها خوش میگذشت. لبخند میزنم. -آره، اما گاهی اوقات اگر میخوای در زندگی جلو بری باید بعضی چیزها رو رها کنی، متوجه میشی؟ .....
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.