مضحک به نظر می‌آید. آدم روزنامه نویس باشد و حق داشته باشد دربارهٔ هر مسئله ای تحقیق کند جز امور سیاسی .

آقای ناظم ، نمی‌دانید وقتی شوق ایجاد و آفرینش در شما هست اما استعداد و پشتکار ندارید ، چطور یاس و ناامیدی در لابه‌لای وجود شما می خزد و دنبال لانه میگردد.

من سراپا برای عشق ساخته شده‌ام و دیگر کاری از من ساخته نیست. مردها مثل پشه دور شمع گرد من پرپر می‌زنند؛ اگر آنها بال و پر خود را می‌سوزانند،گناه من چیست؟...

این لبخند از فرط تاثر است ، مثل اینکه استاد میخواست بگوید : چه شیرین است ،چه شیرین می تواند باشد.افسوس که ما تلخی آن را می‌چشیم.

برای وجود داشتن ،مجبورند با دیگران معاشرت کنند .