هنگام خواندن کتاب بارها گریه کردم بغض کردم آرام و بی صدا و تنها مثل مادر شهید...
مادر شهید قبل از شهید شدن پسرش خودش شهید شده بود، تمام هستی و روح و جانش را در مقابل بقای دین و انقلاب، فدا کرده بود... چقدر به حال خوب او غبطه میخورم...
تنها کتابی بود که وقتی شروع به خواندن کردم زیاد طول نکشید
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.