مدت زیادی بود که موقع کتاب خوندن انقدر حس و حال خوب بهم منتقل نشده بود.
تازه کتاب رو بستم و هنوز تو احساسات و فضای خوبش غرق شدم. دلم می خواد داد بزنم چرا هیچ وقت سراغ همچین آثاری نرفته بودم؟
آنی اونقدر پرشوره که بعضی اوقات فراموش می کنم فقط یه شخصیت خیالیه. بعضی اوقات که خیلی رک راجب نظراتش حرف می زنه حس می کنم از درون دل من میگه. گرین گیبلز برام بیشتر از یه مکان تو یه کتابه. هر وقت اسمش رو می شنوم تصویر اون خونه ,شکوفه های روی درخت و همه جا هایی که آنی واسشون اسم انتخاب کرده بود میاد جلوی چشمام .
مونتگمری انقدر خوب این فضا ها رو رسم کرده که آدم حس می کنه خودش داره تو اونلی قدم می زنه.
واقعا خوشحالم که این کتاب یه مجموعه ست و هنوز کلی جلد دیگه داره. با اینکه کلی انیمیشن و سریال راجبش ساخته شده ولی هنوزم شیفته ی کتابشم و معتقدم آنی کتاب از همشون پرشور تره.