الهام اسماعیلی

@esmaeilielm

24 دنبال شده

21 دنبال کننده

                      کتابدار یک کتابخانه کودک و نوجوان در حوالی میدان منیریه تهران هستم. به داستان و جستار علاقه مندم و از خواندن لذت می‌برم. در مراحل کتابخواری الان در وضعیتی هستم که دوست دارم کتاب خودم را بنویسم. 
                    
esmaeilielm
esmaeilielm

یادداشت‌ها

نمایش همه
                سال ۱۴۰۰ در پادکست بی پلاس خلاصه اش را گوش دادم، وقتی در گروه مطالعات زنان، این کتاب برای خواندن انتخاب شد، گمان کردم از محتوا آگاهی دارم و یک مرور کافی است، با خواندن مقدمه و فصل اول کتاب در طاقچه ، خریدن کتاب را واجب دانستم و به این نکته آگاه شدم که اگر یک زن خلاصه این کتاب را نوشته بود، بسیار متفاوت از آنچه شنیدم ، نقل مطالب می‌کرد. 
کتاب درباره نادیده گرفتن زنان است در تمام قوانینی که در یک جامعه انسانی (انسان ، مرد مذکر به صورت پیش فرض) به اجرا در می‌آید. از روش برف روبی در خیابان های سوئد تا شیوه ساخت توالت در مکان های عمومی در زندگی روزمره تا محل کار و بخش درمان و زیست عمومی. 
نگاهم را به زندگی ما زنها که تحت سیطره یک دنیای مردانه است عوض کرد. 
و این خود زنان بودند که تلاش کردند تحقیقاتی را انجام دهند و در این قوانین تغییراتی را ایجاد کنند.
اینکه تحول از خود زنان و پافشاری آنها بر این تفاوت وجودی شروع شد ، برای ما زنان ایرانی می‌تواند، آگاهی بخش و یک چراغ راه باشد.
        
                زهره قایینی و فرزانه طاهری قندهاری در این کتاب کوشش کرده‌اند که افزون بر آموزش فهرستنویسی و سازماندهی کتابهای کتابخانه به زبان بسیار ساده و شناساندن اصطلاحات مهم و لازم کتابداری، به علاقه‌مندان آموزش دهند که چگونه می‌توانند کتابخانه‌ای پویا و فعال داشته باشند. 
در این دستنامه کتابدار گام به گام می‌آموزد که چگونه با نیازسنجی کودکان منطقه و برگزاری فعالیت‌های مورد علاقه این گروه از کودکان و نوجوانان، کتابخانه خود را به کتابخانه‌ای فعال و پویا بدل سازد.
او روش‌های بلندخوانی با کودکان و قصه‌گویی با آن ها را فرا می‌گیرد و تشویق می‌شود که با خواندن و شناخت الگوهای مشابه، خود پا پیش بگذارد و برنامه‌ای خلاقانه برای کتابخانه خود طراحی کند.
این دستنامه می تواند یاری‌گر کتابداران کتابخانه‌های کوچکی در محله‌ها، روستاها، آموزشگاه‌ها و کلاس‌های درس و همچنین کنشگران فرهنگی و مروجان کتابخوانی در سراسر ایران باشد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

                اینترنت مثل یک گودال است.
خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کردیم، کودک ما با اینترنت آشنا شد. مدرسه آنلاین، کلاس زبان، ورزش و موسیقی همه آنلاین. ما که نمی‌گذاشتیم بچه‌‌ها تنها جایی بروند. به یک باره تنها در یک فضای بی‌در و پیکر رها شدند. به ظاهر فقط مدرسه و کلاس‌ها است اما این آنلاین بودن، خیلی عمیق تر از چیزی است که فکر می‌کنیم. خیلی نمی‌توانیم آنها را محدود کنیم. بچه‌ها راه‌های فراری زیادی دارند. به نظرم آشنایی با ویژگی‌های اینترنت می‌تواند، کمی کمک کننده باشد. تشبیه اینترنت به گودال در این کتاب از سوی نویسنده ، آن را برای کودک از سن +۵ قابل فهم کرده است. ابتدا از خوبی‌های اینترنت برای کودک صحبت می‌کند و بعد حرف زدن از اینکه اگر همیشه آنلاین باشیم و مشغول بازی، ممکنه چه چیزایی رو از دست بدیم. از علائم وابستگی به اینترنت و احساس‌ کودک در آن شرایط می‌گوید. خطرهای رفتن به عمق و جاهای جدید در اینترنت را نیز با تصاویر برای کودک به نمایش گذاشته و از کودک می‌خواهد هرگاه به عمق رفت و احساس خطر کرد، حتما از یک بزرگتر کمک بخواهد.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

                هولپل تولپل، دوست پر زور من 
وقتایی که بچه‌ها می‌ترسند، چه کار می‌کنند؟
افی تو اتاقش بود که مادرش گفت تا فروشگاه می‌رود و برمی‌گردد. افی دید که ترس از گوشه‌ گوشه خونه با چشمهای زرد و گوش دراز سیاه نگاهش می‌کند. افی از ترسِ ترس به زیر میز می‌رود، اما هنوز می‌ترسد. افی یادش افتاد که تنها نیست، یک کتاب تو اتاقش دارد. به خرس تو کتابش نگاه کرد و گفت: «میای دوست من بشی؟» «هولپل تولپل» از تو کتاب پرید بیرون و با افی دوست شد. افی به خرس قول داد همه جا را نشانش دهد و هولپل تولپل هم قول داد همیشه پیش افی بماند. این دوتا با همدیگر یک سفر هیجان انگیز رو شروع می‌کنند. اول رفتند سراغ همسایه، بعد پارک، خیابان، فروشگاه و دیگه کسی جرائت ندارد افی را اذیت کند یا بترساند. در این سفر افی بدون ترس به شناخت جدیدی از خود، محیط و جامعه می‌رسد. با برگشتن مادر، هولپل تولپل به کتاب برمی‌گردد. کتاب راهکار ساده‌ای برای مقابله با ترس پیشنهاد می‌دهد؛ به کتاب پناه ببر و خیال پردازی کن.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

روزهایی که از بابت داشتن دلخوشی‌های کوچک و شادی معذب می‌شوم. چقدر خواندن این یادداشت ِشیرین، دلگرم کننده و تسکین دهنده قلبم بود.💛
روی رنگ چشمهاش حساسیتی ندارم

آن شب با خاطرجمعی خوابیدم. با خاطرجمعی از اینکه تا وقتی آدم‌هایی مثل جعفر مدرس صادقی هستند دنیا هنوز جای خوبی برای زندگی کردن است. جای قابل تحملی برای زندگی کردن است. و فکر کردم خدایا از من نعمت گوش دادن به قصه های جعفر را نگیر و شعور فهمیدن آنها را بهم ببخش

روی رنگ چشمهاش حساسیتی ندارم

آن شب با خاطرجمعی خوابیدم. با خاطرجمعی از اینکه تا وقتی آدم‌هایی مثل جعفر مدرس صادقی هستند دنیا هنوز جای خوبی برای زندگی کردن است. جای قابل تحملی برای زندگی کردن است. و فکر کردم خدایا از من نعمت گوش دادن به قصه های جعفر را نگیر و شعور فهمیدن آنها را بهم ببخش