ترجمه کتاب روان نبود.
      

        کوتاه، دلنشین و غم انگیز. 

این کتاب مثل تمام نوشته های بکمن  به عمق جان نفوذ کرده و با وجود کوتاه بودنش چنان بر دل می‌نشیند که تا مدت ها ذهن را به خود مشغول میدارد.
      

        شاید بعضی وقت ها  عشق یعنی دل بستن، اما بعضی وقت ها هم یعنی دل کندن ...
      

        زیبا، لطیف و بسیار دلنشین.

بکمن در این اثر از عشق سخن میگوید و از امید و پذیرش تفاوت ها. او شخصیت های داستان را به وسیله دختربچه ای هشت ساله با شخصیت و احساسات پنهانیشان مواجه ساخته و آن را به نحوی روایت میکند که خواننده عاشق شخصیتی میشود که تا همین چند صفحه قبل از آن متنفر بوده است.
      

        کتاب ایده جالبی داشت اما سر و شکل  داستان ایرانی نبود. 
      

        ایده نویسنده درباره بیان داستان معراج پیامبر(ص) در قالب داستانی خیالی و معمایی را دوست داشتم. 
هرچند می‌توانست بهتر باشد.
      

        خیلی دوستش داشتم.
همراه داگلاس زندگی کردم ، غصه خوردم، ترسیدم و حتی خندیدم.

شخصیت هایی که اشمیت در این کتاب ترسیم کرده چند لایه بوده و جنبه های مختلفی از خود را به نمایش می‌گذارند. به گونه ای که شما میتوانید عاشق شخصیتی شوید که تا چند صفحه قبل از آن متنفر بودید.
      

        ایان سیری در کنار روایت داستان از هم پاشیده شدن خانواده لهستانی در خلال جنگ جهانی دوم ، از مضامینی چون خانواده، دوستی، محبت، شجاعت، ایثار و فداکاری سخن گفته و به صورت ماهرانه نشان می‌دهد که انسان چگونه قادر است در شرایط سخت بر خلاف طبیعت خود عمل کرده و خود را با شرایط وفق دهد.

نکته ای که درباره این کتاب وجود دارد و ممکن است چندان به چشم نیاید این است که کتاب درباره مردم ورشو، پایتخت لهستان است که اکثرا یهودی بوده و در جنگ جهانی دوم توسط نازی ها مورد حمله و ظلم قرار گرفته اند. اگرچه در طول داستان هیچ اشاره ای به یهودی بودن شخصیت ها نمیشود اما از آنجا که عده ای از آوارگان لهستانی، بعد از جنگ جهانی دوم حاضر به بازگشت به کشورشان نشده و بعدها به اسراییل که در آستانه تاسیس بود رفتند، لازم است اگر مخاطب کتاب نوجوان است, اطلاعات دقیق و مفیدی در این زمینه در اختیارش قرار داده شود.

      

        نویسنده در این جلد از مجموعه به موضوع قلدری پرداخته است. موضوعی که بیشتر درمیان پسران و مدارس پسرانه مورد بررسی قرار گرفته و مصداق آن کتک کاری و تهدید می‌باشد. اما از نظر او‌آنچه در میان دختران وجود دارد قلدری احساسی است که از مصادیق آن میتوان به دوستی صمیمی، گریه کردن و دادن هدیه برای باج دادن و محدود کردن دوست و کنترلش اشاره نمود. موضوعی که با وجود شیوع در مدارس، کمتر به آن توجه شده است. 
      

        کتابی کوتاه، لطیف و با نمک که گاه از ته دل با آن خندیدم.
تنها مشکلش این بود که نویسنده ناگهان تصمیم گرفت کتاب را سریع تمام کند.
با این حال دوستش داشتم.

پ.ن: من نسخه صوتی کتاب را گوش دادم که خوانش امیر زنده دلان خود بر جذابیت و طنز کتاب افزوده بود.
      

        اول که کتاب رو خوندم تعجب کردم که چرا با عنوانش تناسب چندانی نداره. بعد که جستجو کردم متوجه شدم عنوان اصلی کتاب Your body belongs to you (بدن تو متعلق به تو است) هست که مشخص نیست چرا مترجم تغییرش داده.
.
نویسنده کلی زحمت می‌کشه تا به بچه توضیح بده بدنش متعلق به خودشه و اگه دوست نداشت کسی بغل یا بوسش کنه می‌تونه با رفتارش این موضوع رو نشون بده. بعد به پایان کتاب که میرسیم با یه جمله کل آموزه هاش رو به باد میده.
«بیشتر وقت‌ها آدم دوست دارد که او را بغل کنند و ببوسند. تو هم دوست داری،مگر نه؟»
      

        داستان پسری که خواندن نمایشنامه های شکسپیر  او را با راه و رسم زندگی آشنا ساخته و افق تازه ای را پیش رویش قرار می‌دهد.افقی که او را برای ورود به دنیای بزرگسالی آماده کرده و نقش به سزایی در بلوغ فکری و هویت یابی او ایفا می‌نماید.
      

        داستانی  تخیلی درباره حشراتی که تصمیم می‌ گیرند قدرت و توانمندی خود را به وسیله رقابت با انسان ها در مسابقات المپیک  به نمایش بگذارند. 
نویسنده در خلال داستان اطلاعات علمی مفید و مناسبی را درباره حشراتی مانند مورچه ، موریانه ، کک ، ملخ ، سنجاقک ، گونه ای پروانه و... و توانایی و قدرت واقعی  آن ها ،  در اختیار کودک قرار می دهد. 
      

        برخی مطالب کتاب و تکرار مداوم آن توسط نویسنده، حسی از ترس و اضطراب را در کودک ایجاد کرده و  سبب میشود او نسبت به تمام آدم های دور و برش حس بی اعتمادی و ناامنی داشته باشد. 
      

        داستانی درباره تخیل و نقش آن در یادگیری کودک.