Nana

Nana

@Nahid_N

21 دنبال شده

22 دنبال کننده

            امید می‌کاشت،غم می‌رویید.
-شهروند توپیالند 
          

یادداشت‌ها

 Nana

Nana

1403/10/28

        ایده اصلی داستان خیلی جالب بود ولی کم کم روند داستان کلیشه ای شد. اونطوری که باید از جولیت و درگیری‌هاش با قدرتش گفته میشد نگفته بود.به نظرم شخصیتی مثل جولیت با اون شرایط می‌تونست لبریز از خشم سرکوب شده،طرد شدگی،تنهایی،کبمود و احساسات ضد و نقیض باشه.ولی اونطوری که انتظار داشتم از احساسات جولیت نگفته بود.من نتونستم اونجوری که باید با احساسات جولیت آشنا شم.
با توجه به ایده اصلی می‌تونست خیلی خیلی بهتر باشه.
داستان می‌تونست  بیشتر متمرکز بشه روی وضعیت زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم‌ تو اون شرایط و کشمش های درونی جولیت برای کنار اومدن با خودش با یکم رومنس ولی شده بود عاشقانه کلیشه ای حوصله سر بر با یکم وضعیت مردم و درگیری‌‌های جولیت.
می‌تونست سریع تر پیش بره.در کل می‌تونست خیلی بهتر باشه.
واقعا ناامیدم کرد.بعد از تموم کردنش اینجوری بودم که همین بود کتابی که همه داشتن ازش تعریف می‌کردن و اینقدر معروف شده؟
احتمال نمیدم اگه برگردم عقب دوباره بخونمش.
در مورد خوندن ادامه مجموعه مطمعن نیستم.شاید بخونمش چون خیلی معروف شده هنوز امیدوارم تو جلدای بعد یه تغییری ببینم،ولی نمیدونم تغییری که منتظرشم ارزش تحمل کردن رومنس حوصله سر بر داستانو داره یا نه.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.