ابراهیم شجاعت

ابراهیم شجاعت

پدیدآور
@IbrahimShojaat

79 دنبال شده

66 دنبال کننده

                دانِش‌جو 
علاقه‌مند به شعر، داستان، سفرنامه و  صنعت خودرو 
              

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        معمولا دانشجويان رشته مدیریت در دوران تحصیل خود کتاب‌های زیادی را پیرامون این حوزه و رشته می‌خوانند و مشخصا با توجه به اینکه یکی از درس‌های اصلی این رشته، واحد مبانی و تئوری سازمان می‌باشد، کتبی از نویسندگانی چون رابینز، دفت، شرمرهورن، الوانی، رضائیان و ... را در همان ترم‌های ابتدای مطالعه می‌کنند. اما کسی به سراغ این کتاب، با توجه به هدف نگارنده که برای آمادگی کنکور ارشد و دکتری مدیریت آن را آماده کرده است، نمی‌رود. در صورتی که این کتاب مجموعه‌ای جامع از نظریات مدیریتی برگرفته از تمامی کتب مشهور این حوزه می‌باشد که در سه فصل مبانی سازمان، تئوری سازمان و رفتار سازمانی با متنی روان و شیوا آماده شده است و می‌تواند بهتر از سایر کتب و منابع به دانشجویان برای درک و فهم نقشه رشته مدیریت کمک کند.
لذا به نظرم خواندن این کتاب در دو سال اول تحصیل، مقدم بر مطالعه سایر منابع مدیریتی است و در ادامه دوران تحصلی و برای عمق بخشیدن به مطالب این کتاب، می‌شود به منابع اصلی نیز رجوع کرد.
      

5

        صنعت خودرو، به دلیل ارتباط با بیش از شصت صنعت دیگر مشهور به لوکوموتيو صنايع می‌باشد. در ساخت خودرو، مجموعه‌ای از تکنولوژی رشته‌های مختلف صنعتی (فلزی، پلاستیک، شیمیایی، پارچه، عایق شیشه، الکترومکانیک، برق، الکترونیک، متالوژی و....) طراحی، مدیریت و اقتصاد به کار رفته است. از این رو این صنعت، به عنوان یکی از شاخصه‌ای توسعه یافتگی هر کشور محسوب می‌شود. طی سال 2022 تجارت خودرو ده درصد از تجارت جهانی را (به ارزش 1،518 میلیارد دلار) به خود اختصاص داده است.
بر اساس گزارش سازمان بین المللی تولیدکنندگان وسایل نقلیه موتوری در سال 2022 در مجموع بیش از 85 میلیون خودرو (شامل خودروهای تجاری) در جهان تولید شده است که رشد 6 درصدی نسبت به سال 2021 را نشان می‌دهد، اما هنوز فاصله معنا داری با اوج تولید خودرو در سال 2017 (قبل از شیوع کرونا) دارد.
کشورهای چین، آمریکا، ژاپن و هند به تنهایی حدود 60 درصد تولید خودروی جهان را در اختیار دارند که چین با تولید بیش از 27 میلیون خودرو و سهم حدود 32 درصدی در صدر کشورهای تولید کننده قرار دارد.
طی سال‌های 2021 و 2022 در بین 16 کشور بزرگ تولیدکننده خودرو در جهان، اندونزی، هند و ایران توانستند بیشترین رشد تولید را به خود اختصاص دهند. ایران در سال 2022 توانسته است سه کشور انگلیس، روسیه و اسلواکی را کنار بزند و در جایگاه شانزدهمین تولیدکننده بزرگ خودرو جهان با سهم حدود یک درصدی و هفتم آسیا در این سال قرار بگیرد. صنعت خودرو یکی از مهم‌ترین صنایع در اقتصاد ایران به شمار می‌رود. این صنعت عظیم از ابعاد مختلفی تشکلیل شده است و می‌توان در یک دسته‌بندی آن را به دو بخش فنی و غیرفنی تقسیم کرد. بخش فنی و مهندسی این صنعت متشکل از بخش‌های مرتبط با مهندسی مکانیک، الکترونیک و برق، مواد و متالوژی، کامپیوتر، مکاترونیک و ... می‌باشد که هر یک از علوم تخصصی خود را دارا می‎باشد. از طرفی در بخش غیرفنی صنعت خودرو ما با مسائل مهمی مثل اقتصاد، مدیرت مالی وحسابداری، منابع انسانی، تدوین استراتژی‌ها، سیاست گذاری، بازاریابی و برندسازی، ساختار سازمانی و ... مواجه هستیم. پرداخت تخصصی به هر کی از این موارد می‌تواند راهگشای بیساری از افراد و کسب و کارها باشد.
برای ورود به صنع خودرو نیاز است که افراد با اصلاحات و اسامی و کارکردهای آن‌ها آشنا باشند تا ادبیات مشترکی بین آن‌ها و متخخصین این حوزه برقرار شود. در این کتاب تلاش شده است که مسائل فنی خودرو را بصورت غیرمحاسباتی و جامع برای افرادی که مهندس و متخصص فنی در حوزه خودرو نیستند، اما علاقه‌مند به فعالیت در صنعت خودرو هستند گردآوردی گردد. این کتاب دارای مفاهیم پیچیده‎ای نمی‌باشد و همانگونه که گفته شد حاصل مطالعات و جمع آوری‌های شخصی نگارنده طی مدت حدودا دوساله است که شامل پنج بخش و در قالب بیست و هشت فصل می‌باشد که در آن به تاريخچه حمل و نقل در جهان، اهميت صنعت خودرو، طراحي خودرو، آشنايي با اصول طراحي خودرو، كلاس بندي خودرو، ارگونومي، ساشي و بدنه، شاسي، پلتفرم، سيستم هدايت و فرمان، سيستم تعليق، جنس بدنه، رنگ خودرو، قواي محرك، تاريخچه و انواع موتور خودرو، اجزاء و نحوه عملكرد موتورهاي احتراق داخلي، موتور ديزل، موتور هيبريد، توربوشارژر، ECU، سيستم انژكتور و كاربراتور، انواع سوخت، سيستم برق رساني خودرو، جعبه دنده دستي، انواع جعبه دنده اتوماتيك، ديفرانسيل خودرو، ايمني، نوآوري‌ها در عرصه‌ي ايمني، عملكرد سيستم ترمز، سيستم روشنايي خودرو، آينده صنعت خودرو، خودروهاي برقي، خودروهاي هيدروژني، خودروهاي متصل، خودروهاي خودران و ... پرداخته شده است.
 این کتاب، با هدف آماده سازی دانشجویان و اساتید حوزه مدیریت و اقتصاد بهای ورود به عرصه‌های مرتبط با صنعت خودرو آماده شده است.
      

4

        یو نسبو
یو نسبو نام یکی از معروف ترین نویسندگان حال حاضر در دنیا است.نسبو متولد سال ۱۹۶۰ در نروژ است در سال ۱۹۹۷ با انتشار اولین اثر خود به نام #خفاش(The bat) با استقبال زیادی رو به رو شد و پس از آن نیز چندین اثر دیگر  را از خود منتشر کرده و فروش کتاب های او از بیست و چند میلیون گذشته است. 
اکثر کتاب های نسبو را رمان های جنایی تشکیل می دهند که پتانسیل ساخت فیلم را نیز دارند و حتی از کتاب #کارگماران(Headhunters) و چندین کتاب دیگر او نیز فیلم های سینما ساخته شده است.

کتاب خورشید نیمه شب(Midnight Sun)اولین کتاب از کتاب های یو نسبو هست که به زبان فارسی ترجمه شده و ما را بیش از پیش با واقعیت های فرهنگیِ امروز غرب آشنا می کند.
جایی که بدون پرده سخن از فروپاشی خانواده و خیانت زده می شود و داستان حول  مردی است که همسرش به او خیانت کرده و خود نیز به خاطر کشتن صاحب کار زورگیر خود، فراری است؛ این شخصیت در ادامه با دختر راهبه ای آشنا می شود که یک فرزند دارد و همسرش او را ترک کرده اما آنان به همه از کشته شدن او خبر می دهند.
در حقیقت می توان با تحلیل گفت و گو های شخصیت های داستان، آن روی پرده غرب(وحشی) را دید و نظاره گر مرگ اخلاق در کلیسا و غرب بود.
خواندن این کتاب را به افرادی که دوست دارند با حقیقت تفکر غربی بیشتر آشنا شوند، توصیه می کنم.
      

3

25

        #قمار 
واژه‌ای آشنا. واژه‌ای که بیشتر آن را با بازی‌هایی منسوب به آن می‌شناسیم، اما برخی اوقات هر لحظه در قماری که نامش زندگیست، بازی می کنیم. شاید این دنیا بزرگ‌ترین قماری باشد که نه با زندگی کردن در آن، بلکه با زندگی کردن برای آن، هر لحظه در آن فرو می‌رویم؛ چرا که این دنیا هم می‌تواند جز بازی نباشد. آخر خاصیت قمار همین است دیگر؛ هرچه جلو‌تر می‌روی، حریص‌تر می‌شوی؛ هر‌چه جلو‌تر می‌روی، شرط های سخت‌تر و پرهزینه‌تری را می‌بندی؛ هرچه جلوتر می‌روی، پایت بیشتر گیر می کند. و آخرین قمار هر فرد در این دنیا چیست؟!
#فیودور_داستایوفسکی به زیبایی هرچه تمام‌تر و با هنر کامل، توانسته است با شرح زندگی یک خانواده متمول روس که برای ییلاق تابستانی خود به فرانسه سفر کرده است و در این حین هر یک از اعضای آن به نوعی در قمار هایی گیر افتاده است، فرایند قمار و نتیجه آن را به نمایش بگذارد. در این قمار فرقی نمی کند که زن باشی یا مرد؛ پیر باشی یا جوان؛ ثروتمند باشی یا فقیر؛ این #حرص و #طمع است که انسان را وادار به قمار می‌کند؛ حتی بر سر هستی خویش!
      

1

        کتاب معرفی امروز، کتابی نیست جز کتاب #کتاب!
#کتاب، یکی از آخرین کتاب‌های منتشر از شاعر محبوب کشورمان، یعنی جناب آقای #فاضل_نظری می‌باشد که همانند آثار قبلی ایشان، بسیار مورد استقبال علاقه‌مندان قرار گرفته است. اشعار این کتاب هم همانند سایر کتاب‌های ایشان عاشقانه می‌باشد.
بیایید چند شعر از اشعار ایشان را بخوانیم:

شهر دل‌آزردگان
باز هم باغچه از غنچه پژمرده پر است
شهر، از مردم دلتنگ و دل‌آزرده پر است

گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست! چه غم
خاک این میکده از مست زمین‌خورده پر است

گیرم از قصه این غصه هم آگاه شدم
زندگی روز  و شبش از غم نشمرده پر است

بی‌سبب نیست که یادآور تنهایی‌هاست
آه از آیینه که از خاطر افسرده پر است

عشق حق داشت اگر تور نینداخت در آب
برکه بخت من از ماهی دلمرده پر است

ستون آه
مثل کوهی که سر از آب نیاورد برون
دیر برخواستی از خواب خوش ای بخت نگون!

عقل من گرچه به‌جز چون و چرا هیچ نداشت
بعد از انکار تو دیگر نه چرا داشت، نه چون

چون اناری سر راه تو به خاک افتادیم
تا بغلتیم به آغوش تو ای رود! به خون

دل بی‌حوصله صدبار فروریخته بود
زیر این سقف نمی‌زد اگر آن آه ستون

پاسخی درخور پیچیدگی موی تو نیست
می‌کشد کار من از فکر تو آخر به جنون
      

1

        #اکنون به عنوان ششمین دفتر شعری #فاضل_نظری، شامل 40 غزل با مضامین عاشقانه و عارفانه است که در آستانه 40 سالگی شاعر آن منتشر شده است و حال و هوایی شبیه به اشعار مجموعه‌های #گریه‌_های_امپراتور و #ضد از او دارد. در حقیقت این مجموعه آخرین کتاب منتشر شده از فاضل نظری هم می‌باشد که با نقدهای زیادی همراه بوده است.

فریاد
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بیزارم و چون باد بی‌وطن

پیروز رزم رستم و سهراب هر که هست
غیر از شکست نیست در این جنگ تن‎‌به‌تن

خاموش از آن شدم که به جایی نمی‌رسد
فریادهای جنگل در حال سوختن

چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من

بر دشت لاله برف نشسته‌ست و دور نیست
روزی که سر دوباره برآریم از کفن

بی‌وفا
درختان را هنوز ای برف! شوق برگ و باری هست
زمستان گرچه طولانی‌ست، آخر نوبهاری هست

مرا در قلب خود کشتی و از دنیای خود راندی
گمان می‌کردم ای بی‌رحم بین ما قراری هست

تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بی‌وفا از بی‌وفا هم انتظاری هست

چو در قلب تو می‌تازند بعد از من رقیبانم
به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست

اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی
بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست

الحمدالله این آخرین کتاب فاضل نظری هم در کانال ما معرفی شد. نکته‌ای که در کتاب‌ها و ابیات گذشته ایشان هم دیده می‌شد این هست که ایشان شاعر توانمند و قابلی هستند؛ اما به نظر نمی‌رسد که اشعار ایشان از ظرافت و معنای چندان و قابل توجهی برخوردار باشند و حتی از برخی از شعرای معاصر نیز سطح کیفی پایین‌تری را برخوردار می‌باشند، لکن دیده شده است که برخی از اهل هنر، ایشان را با حکمای شاعری همچنون #حافظ مقایسه می‌کنند که جای بسی تجعب است!
در پایان امیدوارم که سطح اشعار جدیدی که شاعرانمان می‌سرایند، روزبه‌روز به سمت آنچه قدمای ما می‌سرودند حرکت کند و از گونه اروپایی (نو) آن دور شود.
      

0

        در روزهای که طعم تلخ تنهایی را بیش از پیش در کامکان پیچیده است، فرصتی را برای خواندن کتاب بصورت روزانه کنار بگذارید. در این خواندن شعر را هرگز فراموش نکنید.
استاد علی‌رضا قزوه، مجعوعه اشعار خود به انتخاب علی‌محمد مودب و مبین اردستانی در کتابی با نام چمدان‌های قدیمی با همکاری شهرستان ادب منتشر کرده است که تعدادیی از غزل‌های آن‌ را با  هم می‌خوانیم.

1-	ای آینه‌ی هر چه غزل، هر چه قصیده
دلبازترین پنجره‌ی رو به سپیده!

ای در نفست قونیه در قونیه اشراق
از دست خدا باده الهام چشیده

ای گندم بی‌معصیت، ای عصمت معصوم
دستان تو باغی‌یست پر از سیب رسیده

هم جان تو از مستی و اخلاص، لبالب
هم شعر تو آمیزه‌ای از عشق و عقیده

فیروزه بازار سخن، یوسف نایاب!
یک شهر خریدار شماییم ندیده

عطار زمان! تیغ زبان تیز کن امشب
خواب مغلان دیدم و سرهای بریده

2-	نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود
شروع عشق و آغاز غزل شاید همان دم بود

نخستین اتفاق تلخ‌تر از تلخ در تاریخ
که پشت عرش را خم کرد یک ظهر محرم بود

مدینه نه که حتی مکه دیگر جای امنی نیست
تمام کربلا و کوفه غرق ابن ملجم بود

فتاد از پا کنار رود در آن ظهر دردآلود
کسی که عطر نامش آبروی آب زمزم بود

دلش می‌خواست می‌شد آب شد از شرم، اما حیف
دلش می‎خواست صد جان داشت، اما باز هم کم بود

اگر در کربلا توفان نمی‌شد کس نمی‎فهمید
چرا یک عمر پشت ذوالفقار مرتضی خم بود
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

بریده‌های کتاب

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 102

مخلوقات ما یعنی ماشین‌هایی که در هر کارخانه و زمین و دفتری نصب شده‌اند به ما در تولید مقدار زیادی محصول کمک کرده‌اند و به شدت زندگی ما را تغییر داده‌اند اما آنها فقر، گرسنگی، نابرابری، کارهای مشقت بار یا تشویش ما در مورد نیازهای ضروری آینده را ریشه کن نکرده‌اند. آیا ممکن است چنین کاری بکنند؟ از برخی جهات چیزی برخلاف این در حال وقوع است. ماشین‌ها کار می‌کنند و محصولات حیرت انگیزی را به مقدار خیلی زیاد تولید می‌کنند اما به جای اینکه این زندگی ما را آسان‌تر کند ما بیش از هر زمان دیگری زیر فشاریم. البته که دیگر بچه‌ها را به ماشین‌های نساجی کارخانه‌ها زنجیر نمی‌کنیم اما مثل هر کارفرمایی که مجبور است به خاطر رقابت آخرین ابداعات را به کار بگیرد، بیشتر ما نیز حس می‌کنیم به فناوری خود زنجیر شده‌ایم و بابت وفق یافتن با الزامات آن در عذابی روزافزون به سر می‌بریم بیشتر ما حالا مشاغل دون پایه‌تری نسبت به قبل داریم و بیش از هر زمانی احساس ناامنی می‌کنیم - و اضطراب بیشتری در این باره داریم که آیا بچه‌هامان شغلی خواهند یافت که به آنها اجازه دهد به سختی در یک کار بی روح جان بکند تا سقفی بالای سرشان داشته باشند. از جهات مهمی ما شبیه موش‌هایی هستیم که درون چرخ‌های گردان‌اند. هر قدر هم که تند بدویم واقعاً به جایی نمی‌رسیم. پر بیراه نیست که نتیجه بگیریم ماشین‌ها به نفع ما به برده تبدیل نشده‌اند؛ گاهی حتی به نظر می‌رسد که ما سخت کار می‌کنیم تا آنها را حفظ کنیم.

2

بریدۀ کتاب

صفحۀ 85

در سال ۱۹۸۹ دوست من واسیلی، که تازه دکتری اقتصادش را گرفته بود، در تلاش و تقلا بود تا شغلی پیدا کند و هیچ کاری گیر نمی‌آورد. هر ماه که می‌گذشت واسیلی بیشتر به در بسته می‌خورد و روز به روز برای شغل‌های پست‌تری درخواست می‌داد و باز هیچ خبری از کار نبود. در نهایت کاملا سرخورده برای من، که همان اواخر از انگلستان به استرالیا رفته بودم نوشت: «بدترین چیزی که می‌تواند برای انسان پیش بیاید این است که به قدری مستأصل شود که بخواهد روحش را به شیطان بفروشد و ببیند شیطان هم آن را نمی‌خرد.» این درست همان حسی است که بیکاران دارند، وقتی تحت فشار نیاز شدید قرار می‌گیرند. وقتی در می‌یابند که هیچکس نمی‌خواهد استخدامشان کند خود را راضی می‌کنند که در ازای چندرغاز کار کنند. امیدوارم و اطمینان دارم که هیچ وقت خودت را در این شرایط نبینی، اما باید بدانی که میلیون‌ها نفر در این وضعیت به سر می‌برند. همین طور امیدوارم تحت تأثیر آنهایی قرار نگیری که سرسختانه روی دادن این اتفاق را انکار می‌کنند و برای توضیح این که چرا انکار می‌کنند بگذار داستانی برایت بگویم که به آندریاس،چ دوست دیگرم مربوط است. آندریاس داشت به من گلایه می‌کرد که نمی‌تواند خانه‌ی ییلاقی‌اش را در جزیره‌ی پاتموس بفروشد. من به او گفتم که من خانه‌اش را می‌خرم به ۱۰ یورو و با درک نکته‌ی ملانقطی من خندید چون تفاوت زیادی هست میان این که نتوانی چیزی را بفروشی و این که نتوانی قیمتی را که برای آن می‌خواهی بگیری. با این حال همین نکته زیربنای اعتقاد راسخ برخی افراد به این است که چیزی به نام بیکاری وجود ندارد، فقط کارگرانی هستند که نمی‌خواهند کارشان را به اندازه‌ی کافی ارزان بفروشند.

3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 239

برای تساوی حقوق زن و مرد یا بهتر بگویم پیرمرد و پیرزن به اتاق پیرزن‌ها هم سری زدم. گفت و گوی بین دکتر و حاج خانمی جالب و جذاب بود. دکتر از او می‌خواست نوشابه نخورد؛ چون ممکن بود دیابتش عود کند و کرونا هم مزید بر علت شود و جان او را بگیرد. ولی او با خونسردی جواب داد: - اگر نوشابه نخورم می‌میرم! دکتر که رفت، نوشابه داخل کیفش را درآورد و قورت قورت خورد! ناخودآگاه یاد رسول افتادم. آن شبی که در «زهکلوت» برای تدوین شبانه درخواست دو تا نوشابه خانواده کرد. بالای سر پیرزن رفتم تا نصحیتش کنم. قبل از اینکه لب به سخن باز کنم، گفت: - پسرجان نوشابه ضرر نداره! هرکی نخوره ضرر می‌کنه! از این جمله‌بندی متجانسش خوشم آمد. ساکت ماندم تا بیشتر بگوید. چشم‌هایش را بست و گفت: - نوشابه چشم‌ها رو کور می‌کنه! دست به شکمش کشید و گفت: معده رو زخم می‌کنه! دست به پایش کشید و گفت: پاها رو لنگ می‌کنه! دست گذاشت روی قلبش و گفت: فشار رو بالا و پایین می‌بره! قندی از قندان کنار دستش برداشت و گفت: قند رو بالا می‌بره! سپس لبانش خندان شد و گفت: همینا رو می‌خواستی بگی پسرم؟! من خودم از تو بهتر بلدم به اندازه سن تو این حرف‌ها رو تو گوشم خوندن! ولی من و شوهرم با همین نوشابه کلی عشق‌بازی می‌کنیم. نوشابه نقطه تفاهم مونه. روزی دو سه تا نوشابه خانواده نخوریم، روزمون شب نمی‌شه! شوهرم قندش پونصده و من هفتصد! اون داره تمام تلاششو می‌کنه تا قندش به من برسه! این زوج هم برای خودشان سوژه‌ای بودند. همان روز این پیرزن از بیمارستان مرخص شد. شوهرش آمد دنبالش و شیرینی ترخیصش نفری یک نوشابه به کادر درمان بود. خودشان هم نوشابه خوران از بخش خارج شدند. اگر همه بیماران روحیه این پیرزن را داشتند، بیمارستان‌ها نصفه می‌شد و مرگ و میرها کاهش می‌یافت.

2

5

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.