خلاصه بخوام در یک جمله بگم
جناب حکیمیان بسیار هنرمندانه کتاب سووَشون رو در دوره جمهوری اسلامی نوشته.
      

        کتاب جالبی بود 
تا به‌حال چیزی راجب جهان‌های موازی نخونده بودم
کتاب آدم رو پاگیر میکنه و به فکر فرو میبره
مخصوصاً یاد مرگ که خیلی هم مفیده
اما یک نکته منفی که هیچ‌جوره نتونستم بی‌تفاوت باشم بهش اینکه قصد داشت همجنس‌گرایی رو عادی و طبیعی جلوه بده 😏
      

        برای نوجوانان پسر کتاب خوبیه
البته یکمی سبک زندگی‌ها تغییر کرده
شاید این نسل باهاش نتونن ارتباط بگیرن
ولی برای چند نسل قبل مرور خاطرات مشابهه این اتفاقات میشه 
      

        عباس بقیة‌الله جبهه حسین است 🥲💔
      

        به‌وضوح میشد دید که چطور بی‌عدالتی و نظام ظالمانه طبقاتی در دنیا حاکمه.
اینکه آسیایی‌ها رو بی‌مزد به کار میگیرن و اروپا با مواجب در خدمت یهود هستن رو که عالی در غالب رمان به تصویر کشیده بود.
تفکر همه یهودی‌ها مثل همدیگه ست و توقع دارن همه فقط برای اونها خدمت کنن تا حال اونا بهتر باشه 😏 (لایه پنهان کتاب)
      

        درست است که میرزا یوسف شخصیت تخیلی بود اما اتفاقات تاریخی و پیچش‌های آن دوره به زیبایی در یک رمان گنجانده شده بود
و من رو واقعاً به وجد آورد
      

        بلاخره ماهی را دست گرفتم ...
‌
#ارمیا را در سال ۹۲ خریده بودم. ماهی آرام روی جلد کنجکاوم کرد. اولین کتاب نویسنده که نقاط ضعف نوشتاری‌اش حواس را از محتوای داستان پرت نمیکند. #رضا_امیرخانی را نمیشناختم، فقط اسمش را زیاد بین کتاب‌خوان‌ها شنیده بودم.
چند صفحه اول جذبم نکرد، کتاب را کنار گذاشتم. اوقات مختلفی رد میشدم و باز ماهی روی جلد نگاهم میکرد اما نخواندم ولی بهش فکر میکردم. چندین کتاب از امیرخانی دست گرفتم ولی ارمیا فقط جلدش من را مجذوب خودش کرده بود و از محتوا بی‌خبر بودم.
" چشمان مصطفا، ارمیا را بر خطوط کتاب ترجیح دادند... "
با شروع این جمله من هم ارمیا را به ماهی روی جلد ترجیح دادم و در افکار و رفتار پسر ۱۹ ساله‌ی دانشجو غرق شدم.
هر صفحه که جلو آمدم کنج ذهنم ماهی سُر میخورد وسط افکارم که کجای ماجراست، اما ارمیا تمام و کمال حواس پنجگانه من را دوباره و چندباره جذب خودش میکرد.
" ماهی‌ها به جز آب چه میدانند؟ تمام زندگی‌شان آب است. وقتی ماهی از آب جدا شود، روی زمین بیافتد، تازه زمینی که آرام‌تر از دریاست، شروع میکند به تکان خوردن. ... تنش را به زمین میکوبد. گاهی به اندازه طول بدنش از زمین بالاتر میرود و دوباره به زمین میخورد‌. ستون مهره‌هایش را خم و راست میکند. ... با سر و دمش به زمین ضربه میزند. به هوا بلند میشود. با شکم روی زمین می‌افتد و دوباره همین کار را تکرار میکند. اگر حلال‌گوشت باشد و فلس داشته باشد، در طی این بالا و پایین پریدن‌ها مقداری از فلس‌هایش از پوست جدا میشود و روی زمین میماند البته بعضی‌ ماهی‌گیرها اشتباه میکنند و روی شکم ماهی سنگ میگذارند تا بالا و پایین نپرد! علم میگوید ماهی به‌خاطره دور شدن از آب، به دلایل طبیعی، میمیرد. اما هرکس یک‌بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد، تصدیق میکند که ماهی از بی‌آبی به دلیل طبیعی نمیمیرد.
ماهی به‌خاطره آب خودش را می‌کشد! "
ماهی همان ارمیا بود که جذبش شده بودم.
      

        روحیه مقاومت یک ایرانی واقعی رو میتونید در این کتاب ببینید
ایران با شجاعت این دلیر مردان حفظ شده
با خیلی از جاهای کتاب گریه کردم
      

        ظلمی که دولت کانادا و پاپ به بومیان آنجا کردند بدترین و دردناک‌ترین قسمت کتاب بود ...
      

        کامل‌تر و جامع‌تر و تخصصی‌تر از این کتاب ندیدم
      

        در یک ترم دانشگاهی دنبال یاد گرفتن از این کتاب بودم
حالا نتیجه در آزمون‌ها مشخص میشه 😂
      

        در یک ترم دانشگاهی تلاش کردیم بار علمیش رو به‌دست بیاریم
امیدوارم موفق بوده باشیم 🤪
      

        راوی وجود خود و سایه‌اش را فقط به رسمیت میشناسد ...
پیشنهاد میکنم بعد از خواندن این کتاب برای فهم بهتر حتما فصل اول کتاب گشودن رمان از دکتر پاینده رو در کنارش مطالعخ کنید.
      

        کتاب را که تمام کردم پازلی که نویسنده این مدت توی ذهنم درست کرده بود تکمیل شد.
      

        کتاب جالب و نوشتنش ایده خلاقانه‌ای بود