جزئیات پست

آتـ🌿نا کریم زاده

1402/6/22 - 12:03

خواندن 1 دقیقه
گُذشته

این روزا مشغول خوندن کتاب های انتشارات کانون پرورش فکری کودکانم کتاب هایی که شاید سال چاپشون به قبل از دهه ی ٩٠ برگرده، به طرز عجیبی از خوندن کتاب ها سر ذوق میام، جوری توی داستان ها غرق میشم که انگار از دنیای بیرون کنده میشم. ١۵ ساله م که بود برای اولین بار این حس و تجربه کردم از اون دوران تموم سال‌های بعد تلاش کردم این تجربه رو زنده کنم اما نشد. کتاب خوندم، فلسفه، روانشناسی، سیاست ، هنر اما نشد. اینبار سفارش تعداد زیادی کتابای قدیمی رو دادم که من و به گذشته برگردونه و الان با خوندنشون چنان توی حس رنجم سر شوقم، که حس ١۵ سالگی م رو میفهمم الان دارم درک می‌کنم که قرار گرفتن چیزا ها سر جای درستشون چقدر حال آدم و بهتر میکنه. اگر اون چیزی که تپش قلبم رو بالا میبره دنبال کنم من ناخودآگاه زنده ام. و فکر می‌کنم این چیزیه که از خوندن کتابهام یاد میگیرم.

باید زندگی مو از چیزایی که توی جایگاه درستشون هستند پر کنم.

راستی شما با چی سر ذوق میاید؟

ادبیات_کودک_و_نوجوان

کتاب_کودک

46 نفر پسندیدند.

6 نفر نظر دادند.
(0/1000)

نظرات

خسروشاهی

1402/6/22 - 12:28

دنبال کردن کاری که باعث میشه قلبت براش تندتر بزنه و ذوق‌زدت کنه، تو رو پیش میبره و انجام کاری از روی اجبار و مصلحت و ... تو رو پس می‌زنه و باعث میشه تا ابد بدهکار خودت بمونی
فاطمه کُردی

1402/6/22 - 12:31

کتاب هوشمندان سیاره اوراک هم برای رده سنی نوجوانِ. خودم نه یا ده ساله بودم که خوندمش و هنوز که هنوزِ بهترین و خوش خاطره ترین کتابی که خوندم همین کتابِ. پیشنهاد میکنم تو هم بخونیش، حتی میتونم بهت امانت هم بدمش😊💜
سعید بیگی

1402/6/22 - 12:57

درود خانم کریم زاده؛ از وقتی یادم میاد دو تا کار حالم رو خوب می کرده: اولیش کتاب خوندن بوده و دومیش نوشتن بوده و هست! هنوز هم وقتی از مسئله ای ناراحت یا دلگیر می شم، هیچ چیزی مثل نوشتن حالم رو خوب نمی کنه! البته هیچ وقت بر نمی گردم نوشته های پوشهٔ مربوطه رو بخونم. پوشهٔ زمان شادی ها رو می خونم و انرژی می گیرم، اما پوشهٔ دلگیری ها رو نمی خونم و هیچ کس نمی بینتشون و فقط نوشته می شن تا باری از دوشم بردارند و بس.
این دو کار یعنی خواندن و بیشتر نوشتن، چنان سر ذوقم می‌آورند که گفتنی نیست! فقط باید تجربه کنید تا درکش کنید. ان‌شاءالله همیشه تندرست و شاد باشید. 🌸🌺 
1
ساجده جعفری

1402/6/22 - 18:50

من هم با نوشتن ، اندوه هایم را فراموش میکنم 
مهرداد محمدی

1402/6/22 - 13:47

سلام و درود.
ممنون از پست خوبتون.
جدای از حوزه ی کتاب و کتاب خوانی و نوشتن. من رو چیزهای دیگر هم خوشحال می کنه.
مثل؛ تو طبیعت املت درست کنم برای صبحانه.
گاهی ماست موسیر با چیپسس منو خوشحال می کنه.
گاهی دلم میخواد سبزی پلو با ماهی رو با دست بخورم.
گاهی دوست دارم چایی و شربت رو هورت بکشم و با صدا بخورم.
گاهی دوست دارم نقاب رو از صورتم بردارم و خودم باشم.
و خیلی چیزهای دیگه....
Orkideh

1402/6/22 - 22:42

هیچوقت هیجانی که موقع خوندن اولین کتابام داشتم رو فراموش نمیکنم. هنوزم بعضی کتاب ها که داستانشون غیر قابل پیشبینی ان این ذوق رو بهم میدن ولی هر چی بیشتر حسش میکنم  تازگی و شدتش برام  کمتر میشه :))))