گرچه موضوع مورد پسند من نبود، اما سوژه انتخابی می توانست بسیار پر کشش باشد. البته چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ اجتماعی، سوژه انتخاب مناسبی نبود.
پایان بندی نزدیک به فاجعه. تصور کنید ۲۶۰ صفحه داستان پردازی از جنبه های مختلف رو مجبور باشید در ۲۰ ۳۰ صفحه جمع کنید ...
در مجموع کتاب قابل توصیه‌ای نبود
          

            ﷽
داستان پیوند خورد به اربعین اگر میخواید، کتاب رومی روم یکی از بهترین هاست،کتاب داستان ‌جان‌داری دارد و نویسنده به خوبی حال و هوای شخصیت های اصلی کتاب را روایت کرده و حتی به خوبی موقعیت ها را توصیف و گره‌های داستان را باز کرده است.

روایت کتاب، روایت حاج‌ارسلان و سروان برزان، دو مردی که اولین بار در یک چاله در زمان جنگ ایران و عراق باهم ملاقات می‌کنند و دفعه دوم در جاده نجف به کربلا در هنگام سفر اربعین.

در کنار نکاتی که گفتم و به قوت کتاب اشاره دارد به نظرم دو جا را یا من بد خوانده ام یا نویسنده بد نوشته است،مثلا چطور می‌شود در زمان حکومت داعش در موصل! هنوز مسجد الزهرا وجود داشته باشد یا در جایی دیگر شخصیت اصلی کتاب بدون هیچ‌ دردسری و به راحتی وارد جمع داعشیان شود!