روایت شناسی: شکل و کارکرد روایت

روایت شناسی: شکل و کارکرد روایت

روایت شناسی: شکل و کارکرد روایت

جرالد پرینس و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

2

شکل های روایتی بی شماری در دنیا وجود دارد. نخست، تنوع گونه ها شگفت انگیز است، گونه هایی که هرکدام در رسانه های گوناگون گسترش می یابد. انگار همه ی مواد موجود در جهان را میتوان ظرفی برای بیان داستان های بشر دانست... .

لیست‌های مرتبط به روایت شناسی: شکل و کارکرد روایت

یادداشت‌های مرتبط به روایت شناسی: شکل و کارکرد روایت

          کتاب «روایت‌شناسی: شکل و کارکرد روایت» نوشته‌ی جرالد پرینس و برگردان محمد شهبا (انتشارات مینوی خرد) ورودی بسیار مناسبی برای آشنایی با گستره نسبتا وسیعی از چالش‌های متنوع حوزه روایت‌شناسی است. 

کتاب بیانی الفباگونه دارد و همچون جزوه‌ای درسی، گزیده‌نویسی شده و اگر بنا بر یادداشت‌برداری و رنگی کردن جملات مهم کتاب باشد بخش عمده متن کتاب باید رونویسی یا رنگی شود.

پرینس نخست به عناصر روایت یعنی راوی، روایت‌شنو، روایت‌گری (روایت کردن) و آنچه روایت می‌شود پرداخته و آن چه دیگران اینجا و آنجا آورده‌اند در چهارچوبی بسیار منظم و منسجم به خواننده‌ی پژوهنده تحویل می‌دهد. پس از تعریف مفاهیم زیربنایی، چالش‌های متنوع روایت‌شناختی را درباره هر یک از این عناصر بنیادی عنوان می‌کند، سپس به روابط درونی روایت می‌پردازد و سرانجام به هدف اصلی کتاب یعنی تلاش برای ایجاد «دستور زبان» روایت می‌پردازد. 

به اعتقاد او دستور زبانی که برای روایت برمی‌سازیم باید صریح باشد، جامع و کامل باشد و و میزان دستورمندی انواع مجموعه‌هایی که در روایت می‌گنجند را مشخص کند. تلاشی سترگ و جذاب در این بخش کتاب ارائه شده که دست کم به دو هدف مد نظر پرینس که خودش مطرح کرده منتهی نمی‌شود. دستور زبانی که ارائه می کند چه در فراگیر بودن و چه در صریح بودن جای بحث دارد. 

سرانجام در بخش‌های پایانی به خوانش روایت، نقش خواننده، تحلیل بسیار جذابی (والبته بسیار بحث‌پذیری) درباره‌ی خوانایی روایت و سرانجام روایت‌مندی می‌رسد.

کتاب گستره وسیعی از چالش‌های خیلی جذاب تحلیلی در حوزه روایت را به مخاطب ارائه کرده و به شکلی منسجم و مدرسه‌ای به ذهن مخاطب چهارچوب می‌دهد اما در عین حال به ویژه آنجا که سخن تازه درباره مفاهیمی که نخستین بار خود ارائه کرده گزاره‌های بسیاری می‌آورد که جای بحث فراوان دارد. برای نمونه در بخش خیلی جذاب کتاب درباره «خوانایی» و «روایت‌مندی» قاطعانه معیارهایی را ارائه می‌دهد که چون و چرایی از پس و پیش آن نمی‌آید و تنها گویا دانشجویی صرفا نکات مهم کلاس را جزوه‌نویسی کرده و در کتابی گردآورده و به مخاطب ارائه کرده است. 

سرانجام می‌توان گفت بی گمان برای آشنایی با کلیات روایت‌شناسی، کتابی بی‌اندازه مفید است (هرچند شاید گزینه‌های بهتر از آن هم بتوان سراغ کرد مثل «درآمدی بر روایت‌شناسی» از مایکل تولان یا کتابی با همین عنوان از مونیکا فلودرنیک که متاسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده، بوطیقای ساختارگرا از جاناتان کالر و ....) و خواندنش بر هر پژوهنده حوزه روایت بایسته.
        

0

روایت‌شناس
          روایت‌شناسی

روایت چیست؟ تعریف ساده: بازنمایی دست کم دو رویداد یا موقعیت در یک بازه‌ی زمانی معین به صورتی که هیچ یک از این رویدادها پیش‌فرض یا پیامد حتمی دیگر نباشد. پس مثلاً «رز سرخ است و بنفشه آبی است» روایت نیست چون بعد زمانی معین و مشخصی ندارد. یا مثلاً «بیل در را گشود پس در باز شد» هم روایت نیست چون رویداد دوم پیامد منطقی و حتمی رویداد اول است. اما «مری یک لیوان آب پرتقال نوشید و بعد یک لیوان شیر» روایت است چرا که دست‌کم دو رویداد در یک بازه‌ی زمانی معین بازنمایی شده‌اند که هیچ‌کدام پیش‌فرض یا پیامد منطقی دیگری نیستند. با همین فرمول ساده می‌توان تمایز بین روایت‌ها و متون دیگر را نشان داد. اما آیا تنها تمایز بین روایت و صورت‌های دیگر بیان کافی است؟ آیا پاسخ پرسش بالا در نشان‌دادن همین تمایز خلاصه می‌شود؟ ساختارگرایان می‌گویند: خیر!
فارغ از این که معنا و تاریخ یک روایت چیست، می‌توان نشان داد که تمام روایت‌ها با هم مشترکاتی دارند که ساختار و کارکرد کلی آنها را تعیین می‌کند. این همان کاری است که پرینس تلاش کرده در کتاب کوتاهش انجام دهد. در نگاه پرینس تمام روایت‌ها با هم اشتراکاتی دارند که بررسی آنها پاسخ دقیق‌تر و کامل‌تری برای پرسش بالا دست‌وپا می‌کند: هر روایت راوی و روایت‌شنویی دارد که یکی می‌گوید و دیگری می‌شنود. آنها کجا هستند و چه مشخصاتی دارند؟ به چند نوع تقسیم می‌شوند؟ خود «روایت‌گری» چیست و از کجا می‌توان به مشخصات آن پی برد؟ تکنیک‌هایی مانند «نحوه‌ی ارائه‌ی اطلاعات»، «ترتیب رویدادها»، یا «نقطه‌ی دید» چه؟
پرینس در کوتاه‌ترین حالت ممکن و با شیوه‌ای تقریباً فرمولی (شیوه‌ای که مورد علاقه‌ی ساختارگرایان است و پرینس یکی از مهم‌ترین‌هایشان) مشخصات مشترک روایت‌ها را فهرست می‌کند و توضیح می‌دهد. او شیوه‌ای برای تفسیر یک متن یا نوع خاصی از روایت ارائه نمی‌دهد بلکه به خواننده اجازه می‌دهد که مشخصات روایت را بشناسد و بتواند آنرا تحلیل کند و از هم بگشاید. او در کمتر از دویست صفحه تلاش کرده که تمام مشخصات مهم روایت (ابزارهای تحلیل و شناخت روایت) را فهرست کند و چیزی را ناگفته نگذارد. کتاب او یکی از اناجیل مهم ساختارگرایی است و هنوز هم بسیاری از تحلیل‌گران برای تحلیل روایت از اطلاعات این کتاب استفاده می‌کنند. خواندن این کتاب و توان و حساسیتی که در خوانش و تحلیل روایت به خواننده می‌بخشد برای هر کس که به روایت‌ها (فارغ از رسانه‌شان) علاقمند است ضروری است.
        

1