غریبه در شهر
در حال خواندن
0
خواندهام
15
خواهم خواند
9
نسخههای دیگر
توضیحات
اثر حاضر داستانی است که ذیل سه بخش نگارش یافته است .این داستان زمانی وقوع می یابد که نیروهای قزاق با حضور خود در شهر ایجاد ناامنی نموده اند . ورود((امام قلی آقا)) عموی ستارخان که یکی از مخالفان رژیم است سبب شده تا قزاق های روس نسبت به مردم بدبین شوند .آنان شب و روز در جست و جوی ((امام قلی)) هستند تا این که با((حاج آخوند دوزدوزانی)) برخورد می کنند . ((حاج آخوند)) پیش نماز مسجد و مدرس حوزه است .یک روز که او به همراه ((نجف))، یکی از شاگردانش عازم مدرسه بود توسط نیروهای قزاق دستگیر می شود . ((سالدات)) فرمانده قزاق ها دستور می دهد تا((حاج آخوند)) را به((قراولخانه)) ببرند .((نجف)) فرار کرده، خبر زندانی شدن((حاج آخوند)) را به طلبه ها اطلاع می دهد .((سید جعفر)) یکی از شاگردان برجسته((حاج آخوند)) با شنیدن خبر دستگیری او مردم را در مسجد جمع می کند .او از آنان می خواهد تا برای آزاد ساختن((حاج آخوند)) به قراولخانه بروند .((سید جعفر)) به نمایندگی از طرف مردم با((سالدات)) گفت و گو می کند .اما او حاضر نمی شود((حاج آخوند)) را آزاد کند .((سالدات)) به مردم حاضر در قراولخانه می گوید تا زمانی که ((امام قلی)) را تحویل ندهند((حاج آخوند)) به صورت گروگان نزد آن ها خواهد ماند .مردم با شنیدن این حرف برمی آشوبند و با قزاق ها درگیر می شوند و ....
لیستهای مرتبط به غریبه در شهر
یادداشتها