کتاب وقتی گرگ ها پیر می شوند - نقد و نظرات دربارۀ کتاب وقتی گرگ ها پیر می شوند

رمان وقتی گرگ ها پیر می شوند را در 2008 نوشت که به سرعت ادبیات عرب را درنوردید و بعد هم ترجمه شد. به فهرست اصلی جایزه ی بوکر عربی راه یافت و بی تردید یکی از مهم ترین رمان های این ادبیات در بیست سال گذشته محسوب می شود؛ روایتی از افراط گرایی، مذهب و زندگی روزمره و البته نقش آدم ها در رقم خوردن سرنوشت دیگری. رمان داستان چند شخصیت است که گویا می خواهند حقانیت خود را برای مخاطب ثابت کنند و نشان بدهند که «حق» با آن هاست. آیا کشته شدن یک پدر مست به دست موش ها به دختر او حق می دهد تا زند گی اش را تباه شده بداند؟ تکنیک بدیع جمال ناجی در روایت مسائل زیستن در خاورمیانه، تعصب های همه جانبه و البته مسئله زنانی که می خواهند صدای شان شنیده شود این رمان کم نظیر را ساخته است. رمانی که مدام این سوال را پیش می کشد و تا دم آخر مخاطب را وامی دارد تا بفهمد: «چه کسی تمام حقیقت را می گوید»...

کتابی بسیار ضعیف از نظر فن رمان نویسی که متعجبم چه طور جایزه بوکر عربی سال 2010 را برده! توصیف شیخ جنزیر به عنوان یک عالم اسلامی که به چند طلبه آموزش دینی می دهد و در عین حال چشم به زنان مردم دارد و با حیله آنها را تصاحب می کند و همچنین به اسم جمع آوری کمک برای نیازمندان، ثروت‌اندوزی می کند، حال مخاطب (به ویژه مخاطب غیرمسلمان) را از علمای اسلام و مسلمانان به هم می زند.

کتاب رو خوندم با ترجمه اصغر علی کرمی ترجمه خیلی خوبی بود کتاب خرده روایت هایی است حول شخصیتی که محور داستان قرار گرفته به اسم "عزمی وجیه" عزمی وجیه یه شخصیت ... (اگه سه نقطه رو بگم تقریبا تنها سورپرایز داستان رو گفتم به خاطر همین نمی گم) کاریزماتیک هست که تقریبا تمام شخصیت های نقل کننده ازش متاثر هستند. توصیه می کنم که کتاب رو مثبت هجده مطالعه کنه برای مطالعه هم من فکر می کنم کتاب های اولویت دار و بهتری از ادبیات عرب وجود داشته باشه فی الحال خوانشش سهل و روان بود من با نسخه عربی هم مقایسه کردم کتاب رو و توصیه می کنم اونایی که متن عربی می تونن بخونن یه نگاهی هم به متن عربی اش بندازن. در ضمن یه ماهیت شناسی از تغییرات بسیار عجیب در جامعه عربی هم داخل کتاب مشهود ساده انگاری مولف نسبت به خیانت و حرامزادگی و مذهب و ... کاملا مشهوده.

داستان شامل خرده روایت‌هایی است که افراد مختلف در مورد شخصی به نام عزمی وجیه صحبت می‌کنند و هر کدام از آنها از طریق ارتباطاتی که با وی دارند توصیفش می‌کنند. در خلال داستان و در خرده روایت‌ها به اختلاف طبقاتی موجود در جامعه اردن، تشکیل دولت و مناسبات سیاسی پشت پرده صحبت می‌شود. در این کتاب چگونگی رقابت افراد مختلف بر سر قدرت و ثروت و تاثیر تصمیم‌گیری‌های آنها بر زندگی اشخاص دیگر نشان داده شده است. همینطور نگاه منفعلانه به زنان و محتوای اروتیک در کل داستان مشهود است. داستان تعلیق ندارد و در توصیف شرایط و اوضاع نابسامان اجتماعی و فساد سیاسی صاحب منصبان موفق نیست ضمن اینکه شخصیت پردازی افراد ضعیف است و رابطه رخ داد حوادث، منطقی نیست و تغییر شخصیت‌ها برای خواننده قابل پذیرش نیست. در کل داستان بسیار ضعیف است.