مهمان

مهمان

مهمان

آلبر کامو و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

1

در داستان حاضر، با معلم مدرسه ای به نام «دارو» روبه رو هستیم که در «شمال جلگه ای بلند میان سلسله جبال» در یکی از اتاق های مدرسه و به تنهایی زندگی می کند. یک روز دو نفر به سمت تپه بالا می آیند که یکی ژاندارم منطقه است و دیگری عربی ست که پسرعموی خود را کشته است. ژاندارم وی را می آورد تا به دارو تحویل دهد و از دارو بخواهد -طبق دستور زمان جنگ- عرب را به ایستگاه پلیس در تاجید ببرد. داستان به شرح حضور عرب در کنار دارو در مدت یک شبانه روز می پردازد و اینکه دارو درنهایت فردای آن روز به همراه عرب تا جایی می رود و وی را بین دو انتخاب -راه رسیدن به قبایل و راه رسیدن به ایستگاه پلیس- مخیر می کند. زمانی که به تنهایی به مدرسه بازمی گردد با نوشته ای حاکی از انتقام بر تابلوی کلاس مواجه می شود.

یادداشت‌های مرتبط به مهمان

        داستان کوتاه مهمان اثر کامو، چندساعت از زندگی معلمی به نام 'دارو' را روایت می‌کند که زندگی آرامی را سپری می‌کند که با آمدن یک زندانی توسط پلیس، این آرامش بهم می‌خورد. پلیس از او می‌خواهد به خاطر شرایط منطقه ای که دارند و در آستانه ی جنگ هستند زندانی را او تحویل پاسگاه دهد.  معلم زندانی را مخیر می‌کند بین دوراهی فرار یا تسلیم شدن. زندانی که موقعیت معلم را در خطر می بیند تسلیم شدن را انتخاب می کند. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0