منسفیلد (ماجراهای خانواده برترام)
در حال خواندن
3
خواندهام
86
خواهم خواند
32
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
در کتاب حاضر، داستانی انگلیسی درج شده است. «فانی» دختر زیبا امّا مریض احوالی است که در خانواده ای فقیر زندگی می کند. مادر «فانی» در ازدواج شکست خورده و با داشتن چند فرزند، پس از سال ها اسیر فلاکت می شود. او از دو خواهر خود تقاضای کمک می کند. یکی از خواهرانش با سِر «توماس برترام»، مالک «منسفیلد پارک» ازدواج کرده است. «فانی» به خاله «نوریس» سپرده می شود و زندگی خود را در منسفیلد آغاز می کند. خاله و پسرخاله اش «تام» و دختر خاله هایش «ماریا» و «جولیا» با او رفتار درستی ندارند. در این میان «ادموند»، برادر کوچک تر آن ها با «فانی» دوست است. «توماس» در یک سفر کاری، «مری گراورد» و برادرش «هِنری» را با خود از لندن می آورد. بین «هنری» و ««ماریا» ماجراهای عاشقانه ای به وجود می آید و حتی «ادموند» نیز گاهی به «مری» ابراز علاقه می کند. در این میان «هنری» تصمیم به هوسبازی با «فانی» می گیرد، امّا مدّتی بعد دلباخته اش گشته و مشتاق ازدواج با او می شود. «فانی» پنهانی عاشق ادموند است و بعد از ماجراهای بسیار «ادموند» نیز عاشق «فانی» می شود و ازدواج آن ها و شخصیت منحصر به فرد «فانی» باعث می شود او را به عنوان بانوی «منسفیلد پارک» بپذیرند و سرانجام او را به عنوان تکیه گاه اصلی و ضروری خانوادة ساکن «منسفیلد» عزیز دارند.
یادداشت ها