معرفی کتاب پدر سرگی اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی مترجم مهناز صدری
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
9
خواندهام
343
خواهم خواند
109
توضیحات
در دهه ی 1840 در پترزبورگ واقعه ی بسیار حیرت انگیزی روی داد؛ "کیناز" خوش سیما فرمانده ی گردان هنگ سواره نظام سلطنتی، که همیشه پیش بینی می کردند به زودی آجودان ویژه ی امپراتور شود و مقام و موقعیتی در دربار امپراتور نیکلای اول به دست آورد، درست یک ماه قبل از ازدواجش با ندیمه ی زیبای ملکه، که مورد لطف و عنایت خاص او نیز بود، از خدمت در ارتش استعفا داد، با نامزد خود قطع رابطه کرد، ملک کوچکش را به خواهرش بخشید، و به صومعه رفت تا راهب شود... نام کیناز پس از این واقعه به "پدر سرگی" تغییر پیدا می کند. اما با وجود این انتخاب هنوز برای وی مفهوم انسان "فرودست" وجود دارد. او نتوانسته به تمامی به خلوص و آرامش برسد و همین مساله برایش مشکلات و ناراحتی هایی به دنبال دارد که خواننده با مطالعه ی این کتاب به آن ها واقف خواهد شد و پاسخ این سوال را که آیا پدر سرگی موفق می شود یا نه می یابد.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پدر سرگی
نمایش همهلیستهای مرتبط به پدر سرگی
1401/4/20
یادداشتها
1404/3/12
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
از تولستوی دو تا کتاب خوندم، یکی این یکی هم مرگ ایوان ایلیچ! چند تا چیز اگه بخوام بگم؛ به تحول شخصیت پدر سرگی دقت کنید(اینکه از کجا به کجا می رسد, اینکه چطور هی نظرش عوض میشود و....) و اینکه چیزی که ازش یاد گرفتم این بود که تا وقتی که برای نظر مردم و اینکه مردم چگونه فکر میکنند کاری بکنی، هرگز نمیتوانی حس خوبی داشته باشی(توی کتاب شخصیت پدر سرگی صرفا برای اینکه توی هرچیزی که میرفت بهترین باشه و بقیه بهش افتخار کنند هی از این کار به کاری دیگر میرفت.... و درنهایت که دیگر حرف مردم براش مهم نبود و صرفا دوست داشت که به مردم کمک کند حتی در سیبری هم خوشحال بود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.