پدر سرگی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
3
خواندهام
163
خواهم خواند
63
در دهه ی 1840 در پترزبورگ واقعه ی بسیار حیرت انگیزی روی داد؛ "کیناز" خوش سیما فرمانده ی گردان هنگ سواره نظام سلطنتی، که همیشه پیش بینی می کردند به زودی آجودان ویژه ی امپراتور شود و مقام و موقعیتی در دربار امپراتور نیکلای اول به دست آورد، درست یک ماه قبل از ازدواجش با ندیمه ی زیبای ملکه، که مورد لطف و عنایت خاص او نیز بود، از خدمت در ارتش استعفا داد، با نامزد خود قطع رابطه کرد، ملک کوچکش را به خواهرش بخشید، و به صومعه رفت تا راهب شود... نام کیناز پس از این واقعه به "پدر سرگی" تغییر پیدا می کند. اما با وجود این انتخاب هنوز برای وی مفهوم انسان "فرودست" وجود دارد. او نتوانسته به تمامی به خلوص و آرامش برسد و همین مساله برایش مشکلات و ناراحتی هایی به دنبال دارد که خواننده با مطالعه ی این کتاب به آن ها واقف خواهد شد و پاسخ این سوال را که آیا پدر سرگی موفق می شود یا نه می یابد.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پدر سرگی
نمایش همهلیستهای مرتبط به پدر سرگی
یادداشتهای مرتبط به پدر سرگی