معرفی کتاب توتو چان: دخترکی آن سوی پنجره اثر تتسوکو کورویاناگی مترجم سیمین محسنی

توتو چان: دخترکی آن سوی پنجره

توتو چان: دخترکی آن سوی پنجره

4.1
85 نفر |
37 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

31

خوانده‌ام

157

خواهم خواند

82

ناشر
نشر نی
شابک
9789641852575
تعداد صفحات
196
تاریخ انتشار
1399/8/19

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
در مدرسه ی توموئه که دانش آموزان آن مجاز بودند روی هر موضوعی که به آن علاقه مندند کار کنند، باید بدون توجه به آنچه در اطرافشان جریان داشت، ذهن خود را روی موضوع موردعلاقه شان متمرکز کنند. به این ترتیب، هیچ کس به بچه ای که آواز «چشم، چشم، دو ابرو» را می خواند، توجهی نمی کرد. یکی دو نفر به این موضوع علاقه مند شده بودند؛ اما بقیه غرق در کتاب های خودشان بودند. کتاب توتوچان قصه ای افسانه ای بود؛ درباره ی ماجراهای مرد ثروتمندی که می خواست دخترش ازدواج کند. نقاشی های آن جالب بود و کتاب طرفدار زیادی داشت.همه ی دانش آموزان مدرسه که مثل ماهی ساردین داخل واگن چپیده بودند، آنچه را در کتاب ها نوشته شده بود، با ولع می خواندند. آفتاب صبحگاهی از ورای پنجره ها به درون می تابید و چشم اندازی پدید می آورد که سبب شادمانی قلبی مدیر مدرسه می شد. همه ی دانش آموزان آن روز را در کتابخانه گذراندند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به توتو چان: دخترکی آن سوی پنجره

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به توتو چان: دخترکی آن سوی پنجره

نمایش همه

پست‌های مرتبط به توتو چان: دخترکی آن سوی پنجره

یادداشت‌ها

Calla_Lily

Calla_Lily

1402/6/25

        کتاب محتوای جالبی داشت، ذهن آقای کوبایاشی مدیر مدرسه و ابتکاراتش آنقدر خلاقانه هستند که اگر تتسوکو در مقدمه ی کتاب ذکر نمی کرد که هیچ کدام از این نوشته ها زائده ی تخیلش نیست خواننده حتما دچار شک و تردید می شد، از نظر من مدرسه ی تومئو جزو یکی از مدارسی بوده و هست حتما با وجود اینکه حتی اکنون دیگر وجود ندارد اما خاطراتش همچنان زنده است، راستش از دو چیز خیلی خوشم آمد یکی وقت آزاد کلاسها و یکی دیگر اینکه جای نشستن بچه ها به دلخواه خودشان بود، زنگ آزاد برایم جالب بود چون بعضی درسها را بعضی شاگردها از خیلی وقت پیش می دانند و کلاس برایشان جذابیتی ندارد اینطوری می توانند روی چیزهایی که نسبت به آن کنجکاو هستند متمرکز شوند، بطور کلی خیلی از خواندش لذت بردم اما دو ستاره را بخاطر پایان ناگهانی و نامعلوم داستان توتو چان کم کردم وقتی به ص آخرش رسیدم سه صفحه ی بعدی را که نگاه کردم و فقط برگه ی سفید را دیدم واقعا ناراحت شدم.  
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

          درست است که کتاب توتوچان واقعا کتاب جالبی بود، اما برای من جالب‌تر از خود کتاب، تاثیری بود که این کتاب در جامعهٔ خودش گذاشته: تیراژ بسیار بالای خرید این کتاب، جایزه‌های ملی و بین‌المللی که این کتاب گرفته و جالب‌تر از همه، اقداماتی که نویسندهٔ کتاب با استفاده از عایدی مالی جایزه‌هایش در جامعهٔ ژاپن انجام داده. خوب است این سرگذشت را در مقدمهٔ کتاب بخوانید.

به نظرم ماجرای این کتاب، نماد یک مفهوم مهم، پرتکرار اما غریب، به نام «قدردانی» است: قدردانی یک مدیر از مقام کودکی (آقای کوبایاشی و رفتارش با کودکان)، قدردانی یک شاگرد از تاثیر این‌ مدیر بر زندگی‌اش (نوشتن کتاب توسط خانم کورویاناگی) و نهایتا قدردانی یک جامعه از روایت زیبای این تاثیر (استقبال شدید ژاپنی‌ها از این کتاب).

حین خواندن این کتاب، حس کردم: در اطراف ما زیبایی‌ها کم نیستند (حتی از جنس همان روایت کتاب، یعنی رفتار متفاوت یک‌ مربی با کودکان را در مدارسی اطراف خودم دیده‌ام)؛ اما زیبایی، قدردانی می‌طلبد و چه خوب می‌شود اگر فرهنگ قدردانی در جامعهٔ ما رواج پیدا کند. 
        

19

27