قلب شکارچی تنها

قلب شکارچی تنها

قلب شکارچی تنها

کارسون مکالرز و 1 نفر دیگر
3.5
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

17

ناشر
افق
شابک
9789643692216
تعداد صفحات
496
تاریخ انتشار
1387/3/20

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        خانم مک کالرز و فاکنر پس از مرگ دی. اچ. لارنس تنها نویسندگانی هستند که نثرشان حساسیت شاعرانه ی منحصر به فردی دارد. من مک کالرز را به فاکنر ترجیح می دهم چون نوشته هایش شفاف تر است و از همه مهم تر،  او را به دی. اچ. لارنس هم ترجیح می دهم چون نوشته های او را ادبیات ناب می دانم. گراهام گرین قلب،  شکارچی تنها، اولین رمان تحسین برانگیز کارسن مک کالرز زمانی به چاپ رسید که نویسنده تنها بیست و سه سال داشت؛  نویسنده ای که نیمی از بدنش در سی و یک سالگی به طور کامل فلج شد و تا مدت ها،  تنها یک انگشت او برای تایپ مطالبش حرکت می کرد. رمان او روایتگر زندگی جان سینگر، مردی کر و لال و تنهاست. او در جمع افرادی متضاد حضور دارد که رازهای خود را برای او می گشایند و سینگر،  زندگی ملال آور آن ها را چنان دگرگون می کند که هرگز به فکر خودشان هم نمی رسید.
      

لیست‌های مرتبط به قلب شکارچی تنها

بهخوان

بهخوان

1401/11/10

جین ایرغرور و تعصبصبحانه قهرمانان

پیشنهادهای کتاب‌فروشان هاروارد

100 کتاب

کتاب‌فروشی جای محشری است! هم به خاطر حضور کتاب‌ها و هم کتاب‌فروشان. کتاب‌فروشان [خوب]، اطلاعات کاملی در مورد کتاب‌ها دارند و کافیست سلیقه‌ی کتاب‌خوانی شما دستشان بیاید تا با پیشنهادهای معرکه‌شان غافلگیرتان کنند. یک کتاب‌فروش خوب می‌تواند شما را به کتاب محبوبِ بعدی‌تان معرفی کند و حتی بر مسیر کتاب‌خوانی شما تأثیر بگذارد. یکی از دلایل منحصربه‌فرد بودن تجربه‌ی خرید از کتاب‌فروشی، همین کتاب‌فروشان هستند. در همین راستا، کتاب‌فروشی هاروارد، اوایل دهه‌ی 2000 میلادی، در یک اقدام تحسین برانگیز پیشنهادهای عمومی کتاب‌فروشانش را جمع‌آوری و مرتب و نتیجه را در قالب یک لیست صدتایی منتشر کرده است. حالا افرادی هم که به صورت مجازی از این کتاب‌فروشی خرید می‌کنند، می‌توانند پیشنهادهای عمومی کتاب‌فروشان را ببینند تا تجربه‌ی خرید حضوری از کتاب‌فروشی برایشان تا حدی شبیه‌سازی شود. (به دلیل محدودیت صدتایی بهخوان صرفاً کتاب‌های اول مجموعه‌های ارباب حلقه‌ها، کمدی الهی، نیروی اهریمنی‌اش و نارنیا ضمیمه شده‌اند)

87

یادداشت‌ها

زینب

زینب

1403/9/6

          «در نگاه بیشترِ آدم‌ها تنهایی موج می‌زد، تنهاییِ غم‌بار.»

گاهی پیش میاد که ترجیح می‌دیم از یه سری افکار و نگرانی‌هامون چیزی نگیم، چون با خودمون می‌گیم چه فایده؟ اگه بگم که کسی نمی‌فهمه من چی می‌گم!
شاید برای همین می‌تونیم شخصیت‌های این قصه رو درک کنیم.

آدم‌‌های این قصه، از همه نظر با هم فرق دارن؛ شغل، سن، عقیده، و حتی ظاهرشون.
ولی دو تا چیز بین همشون مشترکه! همشون غمگینن و همشون آقای سینگر رو دوست دارن.

دلیل غمی که دارن اینه که یا حسرتِ داشتنِ چیزی رو دارن که هیچ‌وقت نداشتن، یا چیزی رو که داشتن از دست دادن.
این از دست‌دادن و حسرت، تو وجودِ هرکدومشون به شکل خاصی دیده می‌شه.

آقای سینگر که مرکز اتفاقات این کتابه، مردِ لالیه که هرکس از تنهایی و ملالِ زندگیش بهش پناه میاره.
ولی کسی می‌دونه تو دلِ آقای سینگر چی می‌گذره؟

آقای سینگر تا یه بخشی از قصه برای من چیزی شبیهِ خدا بود، همون‌قدر پناه و آرامش‌بخش. همون‌جور که ما خدا رو به هر شکلی که می‌خوایم تصور می‌کنیم، که می‌دونیم چیزهایی هست که لازم نیست به زبون بیاریم ولی حس می‌کنیم که اون می‌فهمه.

اگه غرقِ این قصه بشید قطعا غمگینتون می‌کنه؛
برای فقر، ظلم، بی‌عدالتی، حسرت، تنهایی و از دست‌دادن…

امیدوارم که تو زمانِ مناسب بخونید، و شما هم دوستش داشته باشید.
ولی بهتون پیشنهاد می‌کنم قبل از خریدِ هر کتابی(مخصوصا کتاب‌هایی که قیمت بالایی هم دارن) خودتون هم درباره‌ی اون کتاب تحقیق کنید✨📖
        

18