دریا

دریا

دریا

ادوارد باند و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
جلد 12

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

صحنه آغازین این نمایش نامه تصویری است از تاریکی و تندر ;باد می غرد و بر آب ها می کوبد و زمین بر خود می لرزد .صدایی از درون آب و طوفان برمی خیزد و کمک می خواهد، اما یکی که در ساحل به سر می برد بی اعتنا به این صداست ... نویسنده در مقدمه کتاب تصریح می کند" :دریا نماد امیدی است که بخت ها و فرصت های نوین و مداوم آن را توجیه می کنند .وقتی آدم در مورد اموری که با زندگی او بیشترین سر و کار را دارد، یعنی درگیری اخلاقیش با زندگی، دست به کار نمی زند، زندگی معنای خود را از دست می دهد .بی تفاوتی، بدبینی، شبه فلسفه (ما همه حیوانیم)، شبه روان شناسی (ما همه اساسا خود خواهیم) و شبه دانش (ما همه نیاز به عمل تجاوزکارانه داریم)، همه این ها در جهت تقویت آن نکته شبه حکیمانه اند که می گوید :زندگی پوچ است .اگر من می بایست نامی بر تئاترم بگذارم، آن را "تئاتر بخردانه "می نامیدم ."