طبیب مسیر
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
1
توضیحات
داشتم تاول پایش را تخلیه می کردم که خیلی آهسته گفت: من ناهار نخوردم. تجربه ی پزشکی ام خوب می دانست که این جمله، زمانی که سوزن زیر پوست بیمار است، چه معنایی دارد. من دارم غش می کنم! این را گفت و واقعا بیهوش شد. از یکی از جوان هایی که داشت فلافل درست می کرد خواستم برایم مقداری آب و نمک و شکر بیاورد، تا با آن محلولی درست کنم و افت قند و فشار بیمار را جبران کنم. جوان عراقی رفت و به سرعت باد برگشت و با جدیت، شروع کرد به پاشیدن شکر خشک، روی صورت مرد بیهوش!
یادداشتها