بیچارگان
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
23
خواندهام
231
خواهم خواند
140
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
بیچارگان، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان 45-1844 نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه دست نویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دست نویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو با هم شروع به خواندن دست نویس کردند و سپیده دم آن را به پایان رساندند و ساعت 4 صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف آن را با این خبر که گوگول تازه ای ظهور کرده است نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظه ای تردید بر حکم نکراسوف مهر تایید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد جوان، هیچ می دانی چه نوشته ای؟ تو با بیست سال سن ممکن نیست خودت بدانی. داستایفسکی سی سال بعد این صحنه را شعف انگیزترین لحظه حیاتش خواند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به بیچارگان
نمایش همهپستهای مرتبط به بیچارگان
یادداشتها