خب .... کتاب سوم مجموعه و میشه گفت جلد سوم جلد جالبی بود...
هنوز یه سری چیزا اذیت میکنه .... ترکیب خون و خونریزی و خشن بودن داستان و فضای نوجوونی کتاب خیلی تو ذوق میزنه.... اوایل هر جلد خیلی بچگانست و اواخرش جدی و به خاطر خشونتش جدی میشه.
دموناتا هم اینطوری بود چهار جلد اول بچگانه بود و شخصیت اصلی تو مخ... مثل این شخصیت اصلی خیلی تو مخ و بچس ولی اروم اروم داره شخصیتش تغییر میکنه مثل دموناتا....
این جلد خیلی خوب نگه میداشت خواننده رو به خاطر معما ها و اطلاعات جدیدی که از دنیاش میداد ... شخصیت ها اروم اروم دارن شکل میگیرن و از اون تو مخیشون دست برمیدارن ولی هنوز رو نِرون....
اطلاعاتی که این جلد داد خیلی جذاب بود و دنیا و داستان این مجموعه رو از بقیه داستان های درباره خوناشام ها متفاوت میکنه و و این تفاوت جذابه....
نقاط قوت و ضعف خوناشام ها خیلی خوب طراحی شده....
هنوز خیلی چیزا معلوم نشده ولی تا الان واقعا داستانی پر از پتانسیل های خوب بوده اگر از این فضای بچگانش فاصله بگیره....
البته منم توی سن بدی دارم میخونم 😅
🛑 اضافه شد به لیست بهترین ترسناک هایی که خوندم🛑
        

          دارن شان ،پسر باهوش.
دارن چرا باید به اقای کرپسلی اعتماد کنه؟ وقتی که او قاتل اون شش جسد است؟
حتی اگر اقای کرپسلی مراقب او هست.یعنی باز هم امکان ندارد که او دست به قتل بزند؟همه چیز از یک شبح برمیاید.
ولی اگر دارن هیچوقت دست به فضولی نمیزد و حقیقت رو نمیفهمید بازهم همچنان با اقای کرپسلی مثل یه دشمن خون خورده رفتار میکرد؟نمیدانم.باید بخوانم ببینم چه میشود.
آها،این هم یادتان باشد که تا وقتی به دیگران اعتماد نکنیم،انها به ما اعتماد نمیکند.
        

          یادداشت این مجموعه را برای جلد اول "سیرک عجایب" نوشته‌ام.
        

          مثل همیشه دارن شان عالی و بی نقص🛐🛐