معرفی کتاب خانه پوشالی اثر کریستال ساترلند مترجم نجلا محقق

خانه پوشالی

خانه پوشالی

کریستال ساترلند و 1 نفر دیگر
4.1
45 نفر |
24 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

68

خواهم خواند

118

ناشر
باژ
شابک
9786222193676
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
_

توضیحات

کتاب خانه پوشالی، نویسنده کریستال ساترلند.

لیست‌های مرتبط به خانه پوشالی

نمایش همه

یادداشت‌ها

          خب خانه پوشالی هم تموم شد💔
و با تموم شدنش منو تو شوک برد واقعا
داستان کتاب یه جوری بود که تو هر قسمتش ممکن بود احساساتی بشی یا حالت بده بشه یا بترسی و حتی اینکه فکر کنی این چیه من دارم میخونم😅
کلا روند کتاب از اول خیلی معمایی بود تا فصلای آخر اصلا نمیشد آدم فهمید چی به چیه.
فضا سازیش خیلی خوب بود.یه سری توصیفاتش میتونست حالتو بد کنه به معنای واقعی.
اخر کتاب به نظرم یکم  باز تموم شد و تو شک میرفتی که چی شد‌.
امیدوارم جلد دوم داشته باشه حتما😢
چون تنها نقطه ضعفش به نظرم کوتاهی داستانه
 واگه بخام امتیاز بدم قطعا امتیاز ۴ونیم

داستان درباره خواهرای هالوعه‌.سه خواهر به اسم گری،ویوی و آیریس.که وقتی بچه بودن در شب سال نو درست جلوی چشم پدرو مادرشون گم میشن.و بعد یک ماه به همون عجیب و غریبی که گم شدن پیدا میشن‌.بدون لباس و بدون هیچ خاطره ای .
اونا به مرور زمان تغییر میکنن اول موهاشون کاملا سفید میشه و بعد رنگ چشماشون تغییر میکنن‌و اشتهای سیری ناپذیری. 
اونا به طرز وحشتناکی و آزار دهنده ای زیبا هستن.مخصوصا خواهر بزرگتر گری.
با برگشتن اونا زندگی ارومشون دوباره برمیگرده ولی بعد چند سال وقت برملا شدن راز هاست.💫
        

30

Elias

Elias

1403/7/5

          نام کتاب: #خانه_پوشالی
نویسنده: کریستال ساترلند
مترجم: نجلا محقق
ژانر: فانتزی دارک ترسناک 
تعدادصفحات: ۲۷۸
ناشر: باژ
خلاصه داستان: با گم شدن گری یکی از سه خواهران هالو، ایریس و ویوی، دو خواهر دیگه در گیر پیدا کردن خواهر گم شده‌شون میشن. داشتان گم شدن گری زمانی ترسناک میشه که مردی با سری گاو و بدنی انسان وار به دنبال ایریس و ویوی برای کشتن‌شون می‌افته، در این بین، ایریس و ویوی برای پیدا کردن گری مجبورن برگردن به راز حل نشدن بچگیشون و...

بررسی: 
روایت کتاب با روند معمولی اما قوی شروع میشه نویسنده در ابتدای کتاب به خواننده میگه قرار به چی روبه رو بشه؛ داستان از زبان ایریس کوچ ترین خواهر روایت میشه.
شخصیت پردازی کتاب خوب بود. خواهرانی که جدا از هم هستند اما به هم وصلن هرکدوم یه ویژگی متفاوت اما در کنار هم مثل یک شخص ظاهر میشن. 
ایریس شخصیت وابسته و به نوعی ترس رو ایفا میکنه که همیشه خودش رو محدود میکنه حتی در زمانی که می‌خواد بی پروا باشه اما این اجازه رو به خودش نمیده در کنارش
ویوی دختری بی پروا که از مدرسه و همه چیز میگذره و به دنبال زندگیش پیش میره و خیلی چیزها تجربه میکنه و درواقع اون شخصیت خشن و سرد آدمی رو ایفا میکنه و 
گری خواهر بزرگه که نترس و قوی پیش میره و نقش محافظ رو ایفا میکنه 
هرسه این خواهرها در واقع انگار یکی بودن با اینکه سه نفرن. 
تریلر دوست پسر گری، پسری که به خاطر از دست دادن و اتفاقی تو گذشته الان به دل بی خیالی زده و شخصیت طنز داستانه و رفته رفته مشخص میشه چرا 
کیت مادری که دختراش رو گم میکنه و بعد از برگشتشون هنوز هم نمیتونه بفهمه چرا این تغییرات به وجود آمده 
مادری که نمیخواددیگه از دست بده 
گیپ پدری که نمیتونه بپذیره ( از این شخص بیشتر بگم اسپویل کل کتابه). 
بخش جذاب کتاب اشاره‌های نویسنده به جواب معمای کتابه در جای جای کتاب گنجونده شده با آوردن اسم یه کتاب معروف، حرف‌های عادی بین خواهر ها، تعریف ساده از زیبایی خواهر ها و غیره 
همه جای کتاب داره پایان رو جار میزنه اما تا به انتها نرسه نمیشه فهمید چه خبره.
کتاب به شدت دارکه، تجاوز، توصیف جنازه، گندیدگی( بگم اسپویله ) و غیره داره اگر روحیه حساسی دارید بهتره نخونید.
و اما اسم کتاب، خب معادل دقیقی که مثل کلمه خارجی بیانگر چند معنی باشه توی فارسی نداشته به خاطر همین من اسم اصلی کتاب رو میارم تا راجع بهش بگم و بدونید نویسنده اسم رو چطور انتخاب کرده 
House of hollow 
توی فارسی معادل دقیقی مثل هَوس وجود نداره که هم معنی خاندان، خانواده، خانه بده در نتیجه خانه انتخاب شده اما نویسنده با انتخاب این واژه هم داره به پایان کتاب اشاره میکنه هم به خانواده و هم سه خواهر. 
از سمت دیگه واژه هالو رو درکنارش قرار داده که تماما اشاره به معمای کتاب هست. 
هالو معنی توخالی و توهی و پوشالی و پوچ میده 
بریم سراغ شخصیت‌ها، بعد از اتفاقی که برای بچه‌ها تو بچگی میوفته این خانواده به توهی بودن میرسن. ادامه میدن، زندگی میکنن اما نه درست حتی وقتی خواهرها بزرگ میشن حتی جایی که هیچ وقت سیر نمیشن و حتی داخل شخصیت کیت مادری که خودش میدونه چی شده اما عقب نمیتونه بکشه. تماما شخصیت ها توخالی شدن و فقط دارن زندگی میکنن. 
عنوان کتاب تمام کتاب رو در برمیگره و به همه حل اشاره داره. 
و اما راجع به ژانر کتاب، باید بگم توقعی که از فیلم ترسناک دارید رو نباید از کتاب داشته باشید، در نتیجه با اینکه کتاب تو دسته ترسناک قرار میگیره اما برای من ترسناک نبود.
        

7

نیما

نیما

1403/2/25

          راستش من خیلی اهل اظهار نظر نیستم و این کتاب هم من رو واقعاً ترغیب به اینکار نکرد، اما از اونجایی که دوست خوبم سرکار خانم محیصا از من خواسته بود که نظرم رو بگم شاید بد نباشه چند نکته به نظر ایشان اضافه کنم.
در مورد ترجمه باید بگم ترجمه نسبتاً خوبی بود اما از دیدگاه من مترجم علارغم تلاش بسیار زیاد در پایبندی به متن اصلی نتونسته بود متن رو ماله خودش بکنه و در بعضی موارد سنگینی بیهوده ای به متن القا میشد که واقعاً در چنین کتابی اصلا نیازی به این امر دیده نمیشد. البته این عدم ارتباط ۱۰۰ درصدی با ترجمه مربوط به بنده هست و میتونه از دید بقیه اینگونه نباشه.
اما اگر بخوام به طور کلی در مورد متن کتاب و موضوع بگم اول باید بگم که بنظر بنده کتاب بیش از حد کند و طولانی بود و از دید من میتونست خیلی مختصر تر و با ضرباهنگ تندتری ارائه بشه که هم به جذابیت کار کمک کنه هم خواننده با شلیک اطلاعات غافلگیر بشه.
از طرفی بخش شوکه کننده داستان یعنی ورود به برزخ یک نسخه ناشیانه با الهام از مجموعه نارنیا و یا آلیس در سرزمین عجایب بود که البته نویسنده این موضوع رو کتمان نکرده و به طرز هنرمندانه ای بقول معروف زیرپوستی بهش اشاره کرده که این قابل ستایشه.
تنها نکته ای که من رو جذب کرد دیدگاه عجیب و فضاسازی عجیبتر برزخ بود، که میتونم بگم نقطه قوت کتاب از دید من هست.
در آخر زیاده گویی نمیکنم و بنظرم دوستانی که مردد هستند برای خوندن این کتاب نظر سرکار خانم محیصا میتونه در عین سادگی، بسیار راهگشا باشه...
        

9

Kosar

Kosar

1404/3/28

کتاب « خان
          کتاب « خانه‌ی پوشالی »
از نشر « باژ »

✅ بدون اسپویل ✅

تقریبا یک هفته پیش تمومش کردم 
شخصیت پردازی عالیی داشت 
داستان بشدتتت متفاوت 
پلات توییست های خیلیی قوی 
توصیفات عالییی
فضای دارک کتاب 
اما یکم بعضی جاها کند پیش می‌رفت داستان یا یکم مبهم بود که چطور از این فضا به اون فضا رفت البته اینکه یکم مبهم بود به ژانر کتاب هم بستگی داشت شاید خوشتون بیاد شاید نه
یک چیز دیگه هم این بود که می‌تونست از الکل و سیگار کمتر توی کتاب حرف بزنه مخصوصا الکل همه‌ی کرکتر ها رسماً معتاد بودن نکته‌ی خوبی نبود بنظرم..
و اگر خیلی می‌ترسید نخونید با توجه به نظرات بعضیا که گفتن ترسناک بود ولی بنظر من اصلاااااا ترسناک نبود  واقعا اصلا توی ژانر وحشت نبود ولی خب شاید بعضیا بترسن یا حالشون بد بشه

کتابی که ارزش خوندن داره بخاطر داستان متفاوت و عجیبش
اگر از جنایی و معمایی و ترسناک حتی خوشتون میاد پیشنهاد می‌شه 
اینم بگم که تا ته کتاب نرسید نمی‌فهمید چی به چیه پس وسط کتاب کنار نذاریدش و تا آخر بخونید
        

1

مُحیصا

مُحیصا

1403/2/15

          برای همه ی کسانی که ظاهری آرام و باطنی آشفته ، رازآلود و مبهم دارند ، بی آن که بدانند چرا؟
۱.کتاب خانه پوشالی شروع و روند آرومی داره که مثل یه لایه مه صبحگاهی رازی رو از دید ما مخفی می‌کنه.( بهترین توصیفی که الان از این کتاب به ذهنم می رسه😅) و این راز مبهم آغاز،  ادامه و پایان داستان رو در برمی گیره و بهتر بگم شالوده ی اصلی داستانه. چیزی که داستان حول محور اون شکل می گیره و اون چیزی نیست جز معمای خواهران هالو!
۲.در طول داستان ما با اخلاق، عادات ، علایق ، سبک زندگی خواهران هالو آشنا می شیم به همین خاطر روند داستان کمی کند میشه. شخصیت پردازی به نسبت خودش خوبه حالا چرا؟ مثال: مثلا آیریس هالو (شخصیت اصلی) کاراکتر وابسته ای داره و تمام شخصیتش حول محور دو خواهر بزرگ ترش تعریف شده، انگار که سایه ای از اون هاست و این به خوبی در کتاب منعکس شده اون جایی که داستان رو از زبان آیریس می خونی ولی حس می‌کنی شاید یه دانای کل داره داستان رو روایت میکنه و نشون میده انگار که این دختر چیزی نیست جز سایه ای از دو خواهر بزرگترش. تنها نکته ای که دوست دارم بگم اینه: ای کاش داستان از زبان یه راوی( شخصیت اصلی داستان: آیریس هالو) گفته نمی شد و چند راوی داشت، اینطوری بهتر می شد با زوایای مختلف داستان ارتباط گرفت.
۳.هیجان و اتفاقات ترسناک داستان( که از نظر من اصلا ترسناک نبود!) مثل نقاط عطفی هستن که در یک داستان با روند آروم ایجاد شدن تا خواننده بتونه با رغبت ادامه ی داستان رو بخونه.
۴.در عوض تعلیق خوبی داره ؛) روی آسمون و زمین نگهت می داره و جون آدمو به لب می رسونه تا بهت بگه تهش چی میشه؟
۵. چند خط بالاتر گفتم : روند و اتفاقات داستان مثل هاله ای از مه می مونه که راز اصلی از رو دید پنهون می‌کنه ؟دیدین  تو مه همه چی اون طور که به نظر میاد نیست؟ ممکنه گول مون بزنه؟ اینجا هم دقیقا همینه! پلات آخر داستان نقطه عطفه. دقیقا اون جایی که فکر می کردی همه چی ممکنه پیچیده و بیش از اندازه رازآلود باشه و فکر هزار جا بره نویسنده برگ برنده شو رو می کنه و میگه: ببین همه چیز ساده تر از اون چیزی بود که تو فکر می کردی:) دیدی چطور تونستم با یه ایده ی ساده گولت بزنم ؟ ( به راستی که من گول خوردم😑 ینی در طول داستان راجب به  اتفاقاتی که می افتاد فکرم هزار جا رفت و در نهایت گفتم نههه ینی اینقدر ساده ؟) هر چند این ایده ی ساده به اندازه خودش شوکه کننده بود.
پ.ن: از کتاب خوشم اومد و خوب بود هر چند فضای تینیجری کتاب روی مخم بود اما در بهترین حالت به نظر من یه کتاب معمولیه که میشه در مواقع بی حوصلگی یا موقع ریدینگ اسلامپ خوندنش.نه خیلی خوب و نه خیلی بد. معمولی واقعاً معمولی:)



        

75

Little Fox

Little Fox

1403/5/13

          نوشتن راجع به کتاب‌هایی که دوستشون دارم همیشه برام سخته ولی این یکی دقیقا همون چیزیه که من بهش میگم مسخ کننده...
جذاب، غیرقابل پیش‌بینی و آماده‌ی خورده شدن توی یه نشست =]
ایده کاملا‌ جدید و خاصه [حداقل از نظر‌ من] و چیزی شبیه این تا به حال نخونده بودم و در کنارش، نویسنده به قدری مهارت و تسلط داره که با همون مقدمه شما رو شوکه و جذب می‌کنه و این کشش‌ در تمام طول داستان حفظ میشه. روند هیجان‌انگیز و مرموزی هم داره و گاهی چنان اتفاقات کریپی‌ای میافته که بدنتون مورمور میشه.
در کنار توئیست‌ها و اتفاقات عجیبش، به هیچ عنوان اضافه‌گویی‌ نداره و نویسنده اطلاعات لازم رو درست مثل روند کامل شدن یه پازل توی کل داستان پخش کرده (به صورتی که خسته‌کننده نباشه) و ذره ذره به خورد مخاطب میده و همین به شدت باعث گیرایی کتاب شده.
تنها ایرادی که شاید بتونم بهش اشاره کنم اینه که شخصیت پردازی بعضی‌ کاراکترها تا حدی گنگ موند ولی جز این همه چیز عالی بود.
شخصیت‌های جذاب، روند زیبا، ایده جدید و اتفاقات عجیب همه و همه یه پکیج پر کشش‌ رو تشکیل دادن که به محض شروع دیگه نمی‌تونی کنار بذاریش. واقعا دوستش داشتم و یکی‌ از قشنگ‌ترین‌هام شد. پیشنهادش می‌کنم.
پ.ن: من هر دو ترجمه موجود از این کتاب رو خوندم و مقایسه کردم و هر دو عالی و کاملن.
        

5

        بتظرم کتاب فانتزی دارک قشنگی بود. و موقع خوندنش قشنگ حس می کردم توی مه تو  یک جنگل هستم. پایانش بدک نبود ولی میشد حدسش زد و کلا قشنگ بود ولی برای مرگ تایلر خیلی ناراحت شدم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

13

        عید امسال بود که آوازه این کتاب، چه در خارج و چه در کشور خودمون به گوشم رسیده بود. بلافاصله فهمیدم که نشر باژ هم قراره این کتاب رو با ترجمه خانم محقق، منتشر کنه. متاسفانه برای عید پولم تموم شده بود و مجبور شدم خرید این کتاب رو به نمایشگاه کتاب موکول کنم. روز دوم نمایشگاه رفتم و با تاخیری ۳ ساعته خریدمش و امضا مترجم رو هم گرفتم.
خب دیگه حالا ریویو:
از نظر من این کتاب تلفیقی از دنیای (فراطبیعی) و (چیزهای عجیب) هستش، ولی چون هر سه خواهر هالو و شخصیت اصلی، قدرت خاصی داشتند، بیشتر منو به یاد (مایکل وی) می اندازه.
از اینکه تو همخوانیش بودم و کتاب رو با اعضای همخوانی خوندم، اصلا پشیمون نیستم.
از اینکه اولای همخوانی یه حدس الکی زدیم و گفتیم گیب، یعنی پدر خواهران هالو، مرد کله گاوی هستش، و در آخر واقعا اینطور شد، شوکه شدم.
شاید خیلیا از اینکه گل بود و مورچه و...، چندش شون شده باشه، اما از نظر من بهترین فضاسازی ای که نویسنده می تونست بنویسه، دقیقا همینه(ولی نه اینکه خیلی خوشم بیادا)
این کتاب، از اون دسته کتابایی هستش که هی به خودمون می گیم، بسه، اما با خودمون می گیم ۱۰۰ صفحه دیگه هم لازمه بخونیم، هر چند که آخرش باز بود و کلی سوال هم برامون ایجاد کرد (مثل سریالی بود که فقط یه فصلش پخش شد و بعدش، کنسل شد😭). امیدوارم نویسنده جلد دومی رو هم برای این کتاب بنویسه. اگر هم نمی خواد، تاییدیه اش رو بده، من می نویسم😁
در آخر سپاسگزارم از نشر همیشه پرفکت باژ و همچنین مترجم فوق پرفکت این کتاب.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

Melika Z

Melika Z

2 روز پیش

          این کتاب و تصوراتش تا ابد در قلب من جا داره، مثل یه نیمه‌ی تاریک از ذهنم میمونه که با خواهران هالو درون این کتاب ماجراجویی کردم و باهاشون ترسیدم و خندیدم و دویدم و گریه کردم...

داستان راجب سه خواهران هالو میگرده که نیمه شب سال نو در خیابان گم می‌شن و بعد از یک ماه دوباره پیدا شده و به آغوش خانواده برمیگردن. اما اینبار یه چیزی راجبشون فرق کرده، رنگ موهاشون به تدریج از مشکی به سفید تبدیل میشه و چشم‌هاشون به جای رنگ آبی، سیاه رنگ شده... بعد از ده سال از اون حادثه و اتفاقات فراوونی که براشون میفته، یکی از خواهران هالو دوباره غیب میشه...

شخصیت پردازی خیلی خوبی داره، دنیاسازی‌اش هم خیلی موردپسندم بود و بیشتر تم جادوگری دارک خاصی داره، کتاب نقص‌هایی هم داره و سوالات بی‌جوابی رو هم میزاره(نه اونقدر... در حد یکی دوتا سوال) اما خوب چون تک جلدی‌اعه ازشون چشم پوشی میکنم و امتیاز کامل بهش میدم
روند کتاب هم خسته کننده نبود و برعکس هیجانی و خوب بود، در کل که ارزش خوندن رو داره
        

0

          خانه‌ی پوشالی برای من که کمتر می‌رم سراغ ژانرای وحشت و معمایی خیلی کتاب جالبی بود. داستان درباره‌ی سه تا خواهره که تو بچگیشون نزدیک به یک ماه تمام ناپدید می‌شن و وقتی برمی‌گردن سه تا زخم هلالی روی گلوشون جلب توجه می‌کنه. اما فقط همین نیست، بعد از این اتفاق چشماشون سیاه و موهاشون کم‌کم سفید می‌شه. یه میل سیری‌ناپذیری به غذا پیدا می‌کنن و... 

اجازه بدین بگم همین قضیه که بفهمیم چه اتفاقی برای این سه تا خواهر افتاده خودش یه معما و تعلیق بزرگ داره. اما نه! نویسنده تصمیم می‌گیره حتی بیشترش کنه و این وسط حادثه‌ی محرکه‌ی ما با گم شدن خواهر بزرگه، یعنی گری شروع می‌شه!

آیریس شخصیتی که داستان از زبان اون بیان می‌شه به همراه خواهر وسطیش، ویوی به دنبال این می‌رن که ببینن خواهر بزرگشون که از قضا یه سوپر مدل معروفه، کجا غیبش زده و این وسط، آیریس کم‌کم می‌‌تونه معمای کودکیشون رو بچینه کنار هم.

بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت این کتاب تعلیقش بود. مشخصه‌ی همه‌ی کتابایی که پلاتشون با معما گره خورده. و در آخر پاداشی هم که برای این تعلیق داشتیم، واقعاً خوب بود. یعنی تمام سرنخ‌هایی که از اول چیده بود تو داستان در نقطه‌ی اوج (نمایان شدن رازها) به هم دیگه گره خوردن و همه چی منطقی شد. 

هرچند که بعد از برملا شدن رازها یک سری سؤالات دیگه‌ای تو ذهنم شکل گرفت و ابهاماتی داشتم و اینجا به نظرم کتاب نتونست راضیم کنه. (اگر بگم خیلیییی بد اسپویل می‌شین پس نمی‌گم.)

شخصیت‌پردازیشم دوست داشتم. یعنی شخصیت این سه تا خواهر خیلی خوب کار شده بود، سه تاشون خیلی متفاوت از هم بودن و شخصیت مورد علاقه‌م هم تایلره. تایلر دوست‌پسر گری با وجود اینکه خودشو خیلی عوضی نشون می‌ده ولی از درون یه پسر گوگولیه که خیلی نگران دوست‌دخترشه.

آیریس (شخصیت اصلی) هم منو تا حدی یاد خودم می‌نداخت یه دختر خرخون که نگران همه‌س. و ویوی (خواهر وسطی) هم خیلی باحال و پانک‌طور بود. درکل از شخصیت‌پردازیشم راضی بودم.

متن کتاب هم روون بود و به نظرم ساختار جمله‌هاش نزدیک به زبان فارسی. (تو خیلی از ترجمه‌ها این رعایت نمی‌شه)

کلهم بخوام بگم، کتاب متوسط روبه بالایی بود. به رسم همه‌ی کسایی که ری‌ویو می‌نویسن اگه بخوام بهش نمره بدم یه رنجی بین ۶ تا ٧/۵ مید‌م از ١٠. 
(مشخصه خیلی از نمره دادن خوشم نمیاد؟)

درکل لذت بردم از خوندنش و به کسایی پیشنهاد مید‌م که با وحشت، زیاد مشکلی ندارن، معما دوست دارن و البته عاشق چیزای ماورالطبیعه‌ن.
(شاید باورتون نشه ولی با اینکه همه‌ش یه ذره وحشت داشت اما شبا نمی‌تونستم بخونم، چون می‌ترسیدم!)

📚خانه‌ی پوشالی، اثر کریستال ساترلند، ترجمه‌ی نجلا محقق از نشر باژ

#ریویو
        

38