معرفی کتاب تخم مرغ های شوم اثر میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف مترجم بابک شهاب

تخم مرغ های شوم

تخم مرغ های شوم

3.7
30 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

45

خواهم خواند

24

شابک
9786227280579
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
رمان تخم مرغ های شوم بولگاکف چه استادانه و چه حالب نوشته شده است.
میخائیل بولگاکف 1944-1891 نویسنده برجسته روس با کتاب مرشد و مارگاریتا در نزد جامعه کتابخوان ایرانی به شهرت رسید.
داستان تخم مرغ های شوم همزمان با کتاب دل سگ در سال 1924 در مطبوعات روسیه به چاپ رسید و با استقبال فراواران منتقد ادبی و جماعت کتابخوان مواجه شد.
قهرمان این داستان پرفسور پرسیکف که یکی از امیدهای دانش روسیه است قربانی مقاصد شوم و فرصت طلبانه حکومت شده و از کشفیاتش سو استفاده میگردد.بولگاکف با پناه بردن به ژانر ادبیات علمی-تخیلی و با زبان کنایه و استعاره که لازمه بیان عقاید در یک فضای مختنق است تصویری هولناک از وضعیت پیشرفت علم و دانش در سایه حکومتهای توتالیتر را با طنزی تلخ و گزنده در پیش چشم خوانندگان کتاب به تصویر میکشد.
برای اولین بار کتابی از بولگاکف از زبان اصلی (روسی)به فارسی بگردانده شده است.

      

لیست‌های مرتبط به تخم مرغ های شوم

PRS

PRS

2 روز پیش

شب های روشندر یتیم (خشکیدن آب دهان عنکبوت)بیگانه

کوچک‌های دوست‌داشتنی♡

9 کتاب

کتاب‌هایی که خیلی زود تموم می‌کنین اما خاطره‌شون مدت‌ها همراهتونه.. ‌ ● چند نکته‌ی حائز اهمیت: ۱• کتاب "شب‌های روشن" دو ترجمه‌ی محبوب داره. ترجمه‌ی جناب سروش حبیبی شاید بیشتر به ادبیات مخاطب ایرانی نزدیک باشه و تجربه‌ی خواندن رو لذت‌بخش می‌کنه؛ اما ترجمه‌ی آقای حمیدرضا آتش برآب نسخه‌ای هست که به متن اصلی روسی وفادارتره و همچنین با چند تفسیر از داستان به چاپ رسیده. انتخاب ترجمه بستگی به سلیقه‌ی شما داره. ۲• ماه عسل آفتابی کتابی به نوشته‌ی خانم دانشور نیست. ماه عسل آفتابی یک مجموعه از داستان‌های بین‌المللی و زیباست با ترجمه‌ی خانم سیمین دانشور. شامل چندین داستان کوتاهه از کشورهای مختلف که در ادبیات حرفی برای گفتن دارن. ۳• از نسخه‌ای که از کتاب مسخ در اپ بهخوان موجوده مطمئن نیستم؛ اما در حال حاضر از محبوب‌ترین ترجمه‌ها متعلق به نشر ماهی و جناب علی اصغر حداد هست. (در نسخه‌ای که نشر ماهی به چاپ رسونده چند داستان کوتاه دیگه از کافکا مثل "در سرزمین محکومان"، "لانه"، "گزارشی به فرهنگستان" و "هنرمند گرسنگی" رو می‌تونین بخونین و لذت ببرید.)

0

یادداشت‌ها

          بولگاکف؟! همان همیشگی جذاب.
همان همیشگی یعنی، بیان وقایع سیاسی و اجتماعی جامعه در قالب طنز و تلفیق این طنز در قالب رئالیسم جادویی. این کاری‌ست که دکتر بولگاکف دوست‌داشتنیِ ما، آن را ماهرانه انجام می‌داده و برای فرار از چنگال سانسورچیِ زمان خود در این رمان و البته رمان‌های دیگری که پیشتر از او خوانده‌ام، همانندِ «مرشد و مارگریتا» و «قلب سگی» هربار با استفاده از المان‌های جذاب بصورت ماهرانه عقاید خود را به روی کاغذ آورده است.

این کتاب به اندازه‌ای کم‌حجم است که ورود به داستانِ‌ آن را جایز نمی‌دانم و خواندنِ آن را اولا به علاقه‌مندانِ این دکتر دوست‌داشتنی و محبوب و دوما به علاقه‌مندان سبک رئالیسم جادویی و نهایتا به سایر دوستانی که به ادبیات روسیه علاقه دارند پیشنهاد می‌کنم.

پند نامه
دیکتاتورها فقط بساط فساد و ویرانی را در جامعه به پا نمی‌کنند، بلکه مهمتر از دو مورد فوق، «جهل» را در عموم مردم به خصوص مردمِ کمتربرخوردار نهادینه می‌کنند و این جهل حتی پس از نابودی یک دیکتاتور هم جلوی خیلی از پیشرفت‌ها را خواهد گرفت و یک مانع بزرگ برای رسیدن به ترقی در جامعه است، چه بسا این جهل در خیلی از موارد باعث رهایی از دیکتاتوری نشده و دیکتاتور دیگری را بر سر کار آورده!
مثال؟ لازم نیست، خودتان می‌دانید منظورم چیست.

گفتاری کوتاه در مورد ترجمه‌ی کتاب
من هیچ شناختی از خانم «میترا فراهانی» مترجم این کتاب نداشتم و به دلیل نبود گزینه‌های دیگر روی میز به سراغ ترجمه‌ی ایشان رفتم. پیشتر در گذشته‌ی نه چندان دور کتاب‌های «یادداشت‌های یک پزشک جوان» و «قلب سگی» را با ترجمه‌ی آقای «آبتین گلکار» و ابررمان «مرشد و مارگریتا» را با ترجمه‌ی بی‌نظیر «دکتر میلانی» خوانده بودم و از آن‌ها لذت برده بودم اما در این کتاب هرچند سطح ترجمه از آن کتاب‌ها پایین‌تر بود اما همچنان متنی روانی را ارائه کرده و اگر شما هم در انتخاب مترجم دچار مشکل شدید، می‌توانید از این ترجمه مطالعه نمایید.

کارنامه
تنها یک ستاره از کتاب کسر می‌نمایم و چهارستاره برایش منظور می‌کنم، چون نمی‌توانم نمرات «مرشد و مارگریتا» و «قلب سگی» را ویرایش و شش ستاره برای‌شان منظور نمایم.

هفدهم آذرماه یک‌هزار و چهارصد
        

1

        چقدر بولگاکف و کارهاش را دوست دارم!<:
شاید در نگاه اول یک داستان معمولی با چاشنی طنز و تخیل باشه،اما دقیق تر که بهش نگاه کنیم می‌بینیم که در واقع حقایق تلخی از زندگی واقعی را انعکاس میده،تصویری از پیشرفت های علمی هراسناک و جهل مردم که چجوری جامعه ی بشریت رو تحت تاثیر قرار میده و به نابودی میکشونه(:
در انتهای کتاب،جنون مردم و یورششون به آزمایشگاه و پروفسور پرسیکف و پانکرات بیچاره من رو یاد آدم خواران ژان تولی انداخت!
دلم برای پرفسور پریسکف و برای پانکرات گفتن هاش تنگ میشه(:
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

محمد

محمد

1403/8/16

        ترجمه خوبی داشت. منتها من کتاب صوتی این اثر را شنیدم که خیلی یکنواخت و ساده بود لذا سرعت پخش را ۱.۵ برابر کردم. انگار توضیحات اضافه بود. بعضی کتاب‌ها اما لذت‌بخش هستند که صداها را بشنوید...

اسم‌های روسی واقعا انسان را اذیت می‌کند... اما کتاب کوتاهی است. درباره دخالت حاکمیت در علم است؟ می‌خواهد بگوید دولت به بی‌لیاقت‌ها فرصت می‌دهد؟ یا اینکه «پرتو سرخ» استعاره از شوروی است که مردم را وحشی می‌کند؟ و پرفسور منظور کیست؟ یا چه؟ کتاب‌های این بنده خدا از این چیزها زیاد دارد و کلا در باب کمونیسم و بلشویک‌ها است. انسان هی دنبال این است که بداند منظورش کیست؟ چیست؟

کتاب را می‌شود در دوخط خلاصه کرد. «یک کشف انجام شد که می‌شود سرعت رشد سلول را افزایش داد. اشتباه کردند و جک و جانورهای عجیبی به وجود آمد» البته خب هنر است که دو خط را تبدیل به بیش از 100 صفحه بکنید، هنر نیست؟!
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0