معرفی کتاب تاریخ اندیشه های سیاسی در قرن بیستم (دو جلدی) اثر حسین بشیریه

تاریخ اندیشه های سیاسی در قرن بیستم (دو جلدی)

تاریخ اندیشه های سیاسی در قرن بیستم (دو جلدی)

4.3
9 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

16

ناشر
نشر نی
شابک
9786220602286
تعداد صفحات
586
تاریخ انتشار
1399/1/2

توضیحات

        بی‌شک مارکسیسم یکی از جنبش‌های فکری عمده‌ی قرن نوزدهم و بیستم به شمار می‌آید و در طی یک صد سال گذشته تاثیر گسترده‌ای بر تاریخ و اندیشه‌ی غربی و جهانی گذاشته است. انقلاب روسیه بر پایه‌ی تعبیری از مارکسیسم، به نوسازی و صنعتی کردن بخشی از جهان انجامید. در غرب نیز دولت رفاهی تا اندازه‌ای تحت تاثیر گسترش جنبش‌ها و اندیشه‌های سوسیالیستی و رادیکالی پدید آمد که خود از طریق مارکسیسم در قرن بیستم جان تازه‌ای گرفتند. به طورکلی مارکسیسم به معانی مختلف، تاثیر عمده‌ای در رادیکال کردن جو فکری قرن بیستم در سطح جهان گذاشته است. با این همه، در خصوص وحدت یا تعارض درونی و نیز محتوا و جوهر آن بین مارکسیست‌ها اختلاف نظر وجود داشته است، هرچند همگی به شیوه‌ای تعبیر خود از مارکسیسم را به آثار مارکس مستند می‌کنند و مدعی صواب و صحت آن تعبیر هستند. بدین‌سان در طی قرن بیستم انواع گوناگونی از مارکسیسم پدید آمد که در بیش‌تر موارد حتا از حدود مقصود خود مارکس نیز فراتر می‌رفت. طبعا از آن جا که نمی‌توان انواع گوناگون و متعارض مارکسیسم را حاصل جمع اندیشه‌های مارکس به شمار آورد، بنابراین مارکسیسم بسیار گسترده‌تر از اندیشه‌های مارکس است. درواقع، مهم‌ترین مکتب‌های مارکسیستی قرن بیستم حاصل ترکیب وجوهی از اندیشه‌های مارکس و وجوهی از اندیشه‌ی اندیشمندان دیگر است. از جمله باید از ترکیب اندیشه‌های مارکس با نظریه‌های داروین، اسپینوزا، هگل، کانت و فروید نام برد. هم چنین در برخی نحله‌های اندیشه‌ی مارکسیستی، مارکسیسم و منطق درونی آن از نقطه نظر مکتب‌های فکری دیگر مانند پوزیتیویسم، نئوپوزیتیویسم، علم گرایی، ساختارانگاری، اگزیستانسیالیسم و جز آن نگریسته شده است. مارکسیسم ـ لنینیسم به عنوان برداشت خاصی از اندیشه‌های مارکس که شناخت آن بدون توجه به تاثیرات تعیین کننده‌ی ملاحظات قدرت بر آن دشوار خواهد بود، به تعبیری تلفیق اندیشه‌های مارکس و بلانکی بوده است و از این رو، از دیدگاه مارکسیست‌های ارتدوکس که تفسیری پوزیتیویستی و دترمینیستی از مارکس ارائه می‌دادند، به عنوان «ماجراجویی» مورد انتقاد قرار می‌گرفت. بنابراین مکتب مارکسیسم در قرن بیستم در برگیرنده‌ی نحله‌های گوناگونی بوده است. 
      

یادداشت‌ها

[MAHI]

[MAHI]

1403/11/3

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        باورم نمیشه یکی از منابع کنکور ارشد علوم سیاسی رو خوندم!woww
قرن بیستم، عصر دگرگونی های اساسی در تمامی عرصه های زندگی انسان  و بیشتر از همه زندگی سیاسی بوده، اندیشه های کارل مارکس،خیلی در میان روشنفکران و انقلابیون رواج یافت و منجر به شکل گیری شوروی شد و در ادامه به سایر نقاط جهان هم سرایت پیدا کرد.
اما چه شد که این مکتب فکری فراگیر شد و چرا شکست خورد؟
نویسنده در این کتاب بر اساس اندیشه ها و نظریات مارکس به بررسی مارکسیسم و جنبه های اختلاف آن میپردازد و در نهایت نتیجه میگیرد بخشی از دلایل شکست مکتب سوسیالیسم مربوط به ابهامات موجود در گفته های مارکس و برخی دیگر نتیجه اهمال کاری و سو استفاده  رهبران مارکسیست از این مکتب است
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1