معرفی کتاب بوستان سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی اثر سعدی

بوستان سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی

بوستان سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی

سعدی و 1 نفر دیگر
4.6
40 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

29

خوانده‌ام

96

خواهم خواند

44

ناشر
ققنوس
شابک
9643115089
تعداد صفحات
368
تاریخ انتشار
1398/12/5

توضیحات

        
کلیات شیخ سعدی گنجینه ای است که نمیتوان قدر و قیمت برای آن معین کرد اگر از دست و زبان کسی که از عهده ستایش او به در آید دست و زبان من نیست و مرا آن جسارت نباشد که قدم به این میدان گذارم.از نثرش بگویم یا از نظمش؟از حکمت و عرفانش بسرایم یا از اخلاق و سیاستش؟مراتب عقلی او را بسنجیم یا حالات عشقی؟غزلیاتش را یاد کنم یا قصایدش را؟به گلستانش دعوت کنم یا به بوستان؟
پس بهتر آن است که سخن را دراز نکنم و به همین کلمه قناعت ورزم که هر چند سر فرازانه میگویم که قوم ایرانی در هر رشته از علم و حکمتو ادب و هنرهای دیگر فرزندان نامی بسیار پرورانده ولیکن اگر هم بجز سعدی کسی دیگر نپرورده بود.تنها این یکی برای جاویدان کردن نام ایرانیان بس بود.مداحی از شیخ سعدی را زبان و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید،اما هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند.هفتصد سال از زمان او میگذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده بلکه نزدیک به او هم کم کس دیده شده است.گویی این شعر را درباره خود سروده است که:
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را 
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
محمد علی فروغی 

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بوستان سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

کسی مشکلی برد پیشِ علی مگر مشکلش را کُند مُنجَلی امیرِ عدوبَندِ کشور‌گشای جوابش بگفت از سرِ علم و رای شنیدم که شخصی در آن انجمن بگفتا چنین نیست یا باالحسن نرنجید از او حیدرِ نامجوی بگفت ار تو دانی از این به بگوی بگفت آنچه دانست و بایسته گفت به گِل چشمهٔ خور نشاید نهفت پسندید از او شاهِ مردان جواب که من بر خطا بودم او بر صواب به از ما سخنگویِ دانا یکی است که بالاتر از علم او علم نیست گر امروز بودی خداوندِ جاه نکردی خود از کبر در وی نگاه به در کردی از بارگه حاجبش فرو‌کوفتندی به ناواجبش که مِن‌بعد بی‌آبرویی مکُن ادب نیست پیشِ بزرگان سخُن یکی را که پندار در سر بوَد مپندار هرگز که حق بشنوَد ز علمش ملال آید از وعظ ننگ شقایق به باران نروید ز سنگ گرت دُرِّ دریای فضل است خیز به تذکیر در پایِ درویش ریز نبینی که از خاکِ افتاده خوار برویَد گُل و بشکفد نوبهار مریز ای حکیم آستین‌های دُر چو می‌بینی از خویشتن خواجه پُر به چشمِ کسان در‌نیاید کسی که از خود بزرگی نماید بسی مگو تا بگویند شُکرت هزار چو خود گفتی از کس توقّع مدار حکایت ۲۵ سعدی عید غدیر مبارک

5

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

1 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به بوستان سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی

یادداشت‌ها