معرفی کتاب دختر کشیش اثر جورج اورول مترجم نفیسه توکلی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
7
خواندهام
149
خواهم خواند
54
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
کتاب حاضر، رمانی انگلیسی با دنیایی متفاوت و نگارشی ساده تر از هر چیزی است که نویسنده تاکنون نوشته است. شخصیت اصلی داستان دختر کشیش «دوروتی» است که در محیطی خشک، یعنی خانه پدرش(کشیش) زندگی می کند. «دوروتی» دختری است که از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجرگرایانه پدرش بزرگ شده است. هرچند «دوروتی» تا حدودی روحیه منحصربه فردی دارد. دختر کشیش نماینده مسیحیتی پیش پاافتاده و خشک مقدس است. وضعیتی که کشیش برای دخترش ایجاد کرده است و مشکلاتی که «دوروتی» با آن ها دست وپنجه نرم می کند (مانند بدهی ها و فقر) ذهنیت اصلی داستان است و «دوروتی» تا قبل از فراموشی و زندگی عادی اش تنها به همین مسائل فکر می کند. در بخشی از داستان «دوروتی» فراموشی می گیرد و به دنیایی جدید پای می گذارد. دنیایی که کاملاً متفاوت از دنیای گذشته است و «دوروتی» تنها و درمانده از پس آن برمی آید. زمانی است که او حتی به دعا و نیایش نیز فکر نمی کند و کلیسا در برابرش تقریباً هاله ای غبارآلود در ذهن درمانده اش است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دختر کشیش
نمایش همهیادداشتها
1404/3/17
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
جورج اورول در این کتاب به زندگی دختری می پردازد که در جامعه ای خشک مذهب رشد کرده و به علت شغل پدرش که کشیش است، مجبور است فداکاری های زیادی کند که این امر سبب شده که خودش را نشناسد و دچار افسردگی شود. این دختر به صورت موقت دچار فراموشی شده و این بار سر از لندن در می آورد و در آنجا برای گذران زندگی خود به درون جامعه می رود و به انجام کارهای گوناگون مشغول می شود و انجام چنین کارهایی یا به عبارتی رفتن به درون جامعه و انس پیدا کردن با مردم عادی سبب می شود که دیدگاه های او تغییر کنند. در نهایت توسط یک نفر شناسایی شده و به محل زادگاهش بازگردانده می شود اما این بار دیدگاه های او متفاوت است. در اصل دختر کشیش، زمانی که دچار فراموشی شده بود و به فقر و تنگدستی دچار شد، مشاهده کرد که کلیسا به دادش نرسید و عملا کلیسا به افراد فقیر دید بالا به پایین داشت و به اختلاف طبقاتی دامن میزد، به نوعی جورج اورول از کشیش هایی انتقاد میکند که دیندار نیستند و افراد ریاکاری هستند که به یاری سایر افراد جامعه در زمان ضروری نمی شتابند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.