معرفی کتاب دختر کشیش اثر جورج اورول مترجم نفیسه توکلی

دختر کشیش

دختر کشیش

جورج اورول و 2 نفر دیگر
3.3
59 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

149

خواهم خواند

54

شابک
9786007159934
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1397/11/8

توضیحات

        کتاب حاضر، رمانی انگلیسی با دنیایی متفاوت و نگارشی ساده تر از هر چیزی است که نویسنده تاکنون نوشته است. شخصیت اصلی داستان دختر کشیش «دوروتی» است که در محیطی خشک، یعنی خانه  پدرش(کشیش) زندگی می کند. «دوروتی» دختری است که از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجرگرایانه پدرش بزرگ شده است. هرچند «دوروتی» تا حدودی روحیه  منحصربه فردی دارد. دختر کشیش نماینده  مسیحیتی پیش پاافتاده و خشک مقدس است. وضعیتی که کشیش برای دخترش ایجاد کرده است و مشکلاتی که «دوروتی» با آن ها دست وپنجه نرم می کند (مانند بدهی ها و فقر) ذهنیت اصلی داستان است و «دوروتی» تا قبل از فراموشی و زندگی عادی اش تنها به همین مسائل فکر می کند. در بخشی از داستان «دوروتی» فراموشی می گیرد و به دنیایی جدید پای می گذارد. دنیایی که کاملاً متفاوت از دنیای گذشته است و «دوروتی» تنها و درمانده از پس آن برمی آید. زمانی است که او حتی به دعا و نیایش نیز فکر نمی کند و کلیسا در برابرش تقریباً هاله ای غبارآلود در ذهن درمانده اش است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دختر کشیش

نمایش همه

یادداشت‌ها

فربد مقدمی

فربد مقدمی

2 ساعت پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کوتاه: کتاب با توجه به برهه و نوع زاویه دید بسیار خواندنی است 
زیرا که کماکان تفکر نقاد اورول رو درون خودش داره و چالش های جذابی داره. اما این کتاب رو نباید با کتبی نظیر قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ مقایسه کرد.

مرور:
اولین چیزی که به ذهنم میرسه این که لطفا ترجمه خوب رو بخونید
من با ترجمه ایران‌دخت ؛ بهناز پیاده خواندم و پیشنهادش میکنم.
و پیشنهاد میکنم قبل شروع این کتاب فیلم کد داوینچی رو ببینی تا با فضاسازی مناسبی وارد یک قصه جوندار در عین حال ساده بشی.

اما بعد:
شما در این کتاب به خوبی با جزئیات ، فراز و نشیب و گره های زندگی دوروتی آشنا میشین .
به طوری که تحجر و تعصب  یک مسیحی افراطی رو تمام و کمال درک میکنی. مخصوصا که تصویرسازی ذهنی و احساس رو بهت منتقل میکنه.
امان از مشکلات ، مشکلات شاکله داستان رو شکل میدن
مثل فقر ، بی‌خانمان شدن و سختی های یک پدر بد و بی مسئولیت داشتن...
همین مشکلات نگاه این دختر مسیحی رو عوض میکنه
تجربهٔ دوروتی از زندگی و کار کردن با کارگران فصلی لندن و خوشه چینی، آس و پاسی او و دوستان نیمه راهش و شعرهای تلخی که خوشه چینان در هنگام کار می‌خواندند، ایمان دوروتی را نسبت به عقاید مذهبی پدرش سست کرد و او خود دریافت که دیگر ایمانی مانند گذشته نداره...

خواندن این کتاب رو به کسایی پیشنهاد میکنم که سناریو براشون مهمه . دنبال تجربه زیسته میگردن . دین رو افیون میدونند . و در نهایتا کسایی که یک درام آرام و عمیق رو دوست دارند.

شرح حال:من شب کریسمس این کتاب رو برای دومین بار تموم کردم.
امیدوارم بابانوعل یه جایزه بهم بده :)
        

13

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

Parisa

Parisa

1402/3/7

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          روایت داستانی ساده و بی فراز و نشیب ، کتاب به خوبی نشون میداد که چطور ما تحت تاثیر عقاید دیگران بزرگ میشیم و گاهی هیچ اختیاری از خودمون نداریم که خودمون رو بشناسیم... بنظرم نویسنده قصد داره بگه که اعتقادات دینی هر فرد در عملکرد اون فرد تاثیر چندانی نمی‌ذاره.بار فکری و عقیدتی که بواسطه حضور در خانواده جامعه و اجتماعاتی که بدون اختیار مجبور به تجربشون هستیم در دیدگاه ما اثر گذاری شدیدی داره چه بسا که برخی از موارد این خطوط فکری رو هم قبول نداشته باشیم ،انگار ترس از طرد شدن،مرتکب گناه شدن و مقبول نبودن،خیلی جاها ما رو ملزم میکنه انصالاتمون به هر آنچه که شاید عقل و منطق نمبپذیره رو حفظ کنیم، کتاب و نگارشش برای منی که خلاقیت و پیچیدگی رو دوست دارم، خیلی جذاب نبود البته که آثار دیگه جورج اورول برام نفیس هستن اما این کتاب خیلی هیجان زدم نکرد ولی یک مرتبه خوندنش خالی از لطف هم نیست،من نسخه ترجمه شده اثر رو خوندم اما گمونم میکنم سانسور داشت،چون هیچ اشاره ای به داستان شب حادثه ی گم شدن شخصیت اصلی نکرد و بنظرم یکم این جهش وسط داستان عجیب بود.
        

11

سامان

سامان

1404/3/17

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        جورج اورول در این کتاب به زندگی دختری می پردازد که در جامعه ای خشک مذهب رشد کرده و به علت شغل پدرش که کشیش است، مجبور است فداکاری های زیادی کند که این امر سبب شده که خودش را نشناسد و دچار افسردگی شود.
این دختر به صورت موقت دچار فراموشی شده و این بار سر از لندن در می آورد و در آنجا برای گذران زندگی خود به درون جامعه می رود و به انجام کارهای گوناگون مشغول می شود و انجام چنین کارهایی یا به عبارتی رفتن به درون جامعه و انس پیدا کردن با مردم عادی سبب می شود که دیدگاه های او تغییر کنند. در نهایت توسط یک نفر شناسایی شده و به محل زادگاهش بازگردانده می شود اما این بار دیدگاه های او متفاوت است.
در اصل دختر کشیش، زمانی که دچار فراموشی شده بود و به فقر و تنگدستی دچار شد، مشاهده کرد که کلیسا به دادش نرسید و عملا کلیسا به افراد فقیر دید بالا به پایین داشت و به اختلاف طبقاتی دامن می‌زد، به نوعی جورج اورول از کشیش هایی انتقاد می‌کند که دیندار نیستند و افراد ریاکاری هستند که به یاری سایر افراد جامعه در زمان ضروری نمی شتابند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1