تا بهار صبر کن، باندینی
در حال خواندن
3
خواندهام
25
خواهم خواند
19
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
اسوِوُ باندیتی تک و تنها رنج میکشید. آن هم نه با بدنی پُردرد: بدتر از آن، با روحی پُردرد. کجای دنیا میشد دردی بزرگتر از دردِ روح پیدا کرد؟ جان فانته سال ۱۹۰۹ در دنور به دنیا آمد و در جوانی به لسآنجلس مهاجرت کرد. از سال ۱۹۳۰ نوشتن را آغاز کرد و چند داستانش را در مجلههای ادبی منتشر کرد. مدتی هم در هالیوود فیلمنامه نوشت، از جمله برای فیلم سرشار زندگی که اقتباسی بود از رمان خودش. به او ((جواهر گمشدهی ادبیات آمریکا)) لقب دادهاند و بوکوفسکی دربارهی او گفته:((فانته خدای من بود)). در سال ۱۹۸۷، پس از مرگش، از سوی انجمن ادبی پن جایزهی یک عمر فعالیت ادبی دریافت کرد. تا بهار صبر کن، باندینی جلد اول چهارگانه معروف او است.