پل رهایی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
پرواز می کنم در آسمان بیکران، در میان تازیانه های بران، رعد و برق و قطرات باران. چون مورچه ای در مقایسه با کائنات شده ام؛ دیده نمی شوم اما می بینم، احساس نمی کنم اما حسشان می کنم. رخصت رسیدن بوی حقیقت را به مشام نمی دهند اما من مصمم تر از آنم، چونان شکر حل شده در قهوه می مانم که در طعمش تأثیر چندانی ندارم...