معرفی کتاب در یتیم (خشکیدن آب دهان عنکبوت) اثر محمود دولت آبادی

در یتیم (خشکیدن آب دهان عنکبوت)

در یتیم (خشکیدن آب دهان عنکبوت)

4.1
23 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

13

شابک
9786220112068
تعداد صفحات
86
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        در اعماق پاریس، در یک خانه‌ی کوچک و پنهان، هدایت در سکوت و تنهایی زندگی می‌کند. او که هرگز از خودش شادمان نبوده، حالا دنیایی از همه چیز و همه‌کس را پشت سر گذاشته و در این خانه‌ی کوچک، می‌خواهد از خودش نیز فرار کند. یک هفته‌ نه روزی که گذشته، هدایت خانه‌ای را اجاره کرده و پول سه‌ماه اجاره را پیش‌پرداخت کرده است، اما حتی آدرس این خانه را به احدی نمی‌دهد، می‌خواهد تنها بماند و از دنیای خارجی فرار کند. در این میان، هدایت سه داستان کوتاه و بلندی که قصد داشت در پاریس نوشتن‌شان را تمام کند، پاره می‌کند و جلو چشم‌هایش در سبد زباله می‌ریزد. یکی از این داستان‌ها، داستانی ناتمام است که روزی بخش‌هایی از آن را برای مصطفی فرزانه خوانده بود. داستانی از عنکبوتی که نفرین ما در آب دهانش را خشک کرده و دیگر نمی‌تواند تار ببافد. اما در یتیم، داستان دیگری است، داستانی از سایه‌ای که همیشه در پس پرده‌ی زندگی هدایت بوده است، سایه‌ای که حالا، پس از سال‌ها سکوت، کم‌کم شروع به صحبت کردن می‌کند. صحبت‌هایی که مثل گفت‌وگویی از دورانی دور، به نظر می‌رسد و اینبار دیگر، دولت‌آبادی در این اثر، میان سایه‌ای که همیشه در کنار هدایت بوده و نویسنده‌ای که همیشه از دور تماشا می‌کرده، گفت‌وگویی دارد که ممکن است جوابی برای سوالات بی‌جواب هدایت داشته باشد.
«در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت» نوشته‌ی محمود دولت آبادی، بازتابی از محیطی است که در آن صادق هدایت، نویسنده‌ی برجسته‌ی ایرانی، در پاریس زندگی می‌کند و با چطور چالش‌هایی مواجه است. این اثر به عنوان یک روایت فلسفی و اجتماعی، عناصری از انزوای انسانی را مورد بررسی قرار می‌دهد، به ویژه زمانی که فرد در مواجهه با مشکلات زندگی، از جمله مرگ نزدیکان، دچار شکست می‌شود. این اثر، به نحوی نمایی از روابط انسانی و تأثیرات زندگی شهری را ارائه می‌دهد و در عین حال، به بررسی عمیقی از داستان‌نویسی و خلاقیت‌هنری نیز می‌پردازد. در کل، «در یتیم: خشکیدن آب دهان عنکبوت» یک اثر ادبی متفاوت است که با زبانی بیانگر و بازتابی از زندگی نویسنده، خواننده را به تأمل و تفکر در مورد موضوعات مختلف دعوت می‌کند. 
      

یادداشت‌ها

        «می‌روم و داغم را به دل همه‌تان می‌گذارم.» اين را هدایت روی تکه کاغذی نوشت و قبل از آخرین سفرش به پاریس پشت در خانه‌‌ی یکی از رفقا انداخت. دُرّ يتيم يا خشکيدن آب دهان عنکبوت روایت آن یک هفته و نه روزی است که هدايت خانه‌ای مطبخ‌دار در پاریس اجاره می‌کند و پول سه ماه اجاره را هم از پیش می‌پردازد. آدرسش را هم به احدی نمی‌دهد و سعی می‌کند کم‌تر بنی‌‌بشری را ببیند و خودش را از همه چیز و همه کس حتی از داستان‌ها و کتاب‌ها و حتی از یاران باوفایش - فرزانه و شهیدنورایی- خلاص کند و بعدتر حتی از شر خودش در چنین اوضاعی! هدايت سه داستان کوتاه و بلندی را که قصد کرده بود در پاریس کار نوشتن‌شان را تمام کند پاره می‌کند و جلو چشم‌های فرزانه در سبد زباله می‌ریزد. یکی از اين داستان‌ها قصه‌ی ناتمامی است که روزی بخش‌هایی از آن را برای فرزانه خوانده بود داستان عنکبوتی که نفرین مادر آب دهان او را خشکانده و دیگر نمی‌تواند تاری بتند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

        با اینکه سفیدشویی و قهرمان‌سازی از خودکشی صادق هدایت هست  ولی جذاب بود
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

12

        این کتاب درباره روزهای آخر زندگی صادق هدایت است شاید ۷ یا ۹ روز قبل از خودکشی صادق هدایت رو به تصویر کشیده .نثر کتاب بسیار آشفته است و سر در گمی و غم را در کتاب بسیار پرنگ به تصویر کشیده است .وقتی کتاب رو می خوندم گاهی حس می کردم خود صادق هدایت نویسنده است و این کتاب رو به آثار دولت آبادی نه تنها نزدیک نمی بینم بلکه بسیار غریب میبینم .و عنوان فرعی هم قابل تامل است عنکبوتی که به خاطر نفرین مادر آب دهانش خشک می شود و دیگر نمی تواند تار بتند.کتاب رو برای نوجوان مطلقا پیشنهاد نمی کنم .بیان برخی واژه ها رو در کتاب نپسندیدم.اما به قول رانگاناتان هر کتابی خواننده اش
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

.ebrahim

.ebrahim

1403/8/24

          مانده بودم بخوانمش یا نه .
در نمایشگاه کتاب امسال چشمم به در یتیم خورد وسوسه شدم که بخرمش اما با خودم گفتم باشه برای بعد.
 دلیله باشه برای بعدش را خودم میدانستم .
بعد از چند ماه به نسخه صوتی کتاب با صدای خودِ استاد محمود دولت آبادی برخوردم در یکی از این اَپ های کتاب   الکترونیکی،  دوباره گارد گرفتم  تا به سراغش نروم و گفتم من که کتاب صوتی گوش نمیکنم .
بالاخره با کلی ادا و اطوار به سراغ گوش کردن اولین کتاب صوتی در زندگی ام رفتم همه ی کتاب ها ساعت های زیادی طول میکشید تا تمام شود. دنبال یک کتاب کم حجم بودم بازهم به در یتیم رسیدم اینبار گفتم گوشش میدهم ،یا هم کتاب صوتی دلم را  میزند و هم  صادق هدایت و یا بالعکس چون تمام این طفره رفتن هایم از خواندن این کتاب شخص صادق هدایت بود (دلیلش باشه برای بعد )
گوشش کردم و لذت بردم هم از کتاب صوتی هم از شخصیت صادق هدایت نه همه شخصیتش چون هنوز هم مشکلاتی با او دارم  شاید بیشتر درکش کردم البته که قلم و صدای استاد دولت آبادی به این تجربه خیلی کمک کرد از نظر من که قلم محمود دولت آبادی معجزه است نه کم نه بیش .
ارزش خواندن یا گوش دادن را دارد ....

        

10

سامان

سامان

1403/9/30

          در یتیم، خشکیدن آب دهان عنکبوت، تازه ترین اثر منتشر شده جناب محمود دولت آبادی است. نویسنده 84 ساله ای که همچنان با صلابت دست از نوشتن بر نمیداره و در این اثرش با یک راوی خاص! روایتگر چند روز آخر زندگی صادق هدایت رو عهده دار مشده. این اثر دولت آبادی نه مثل بسیاری از آثارش در جغرافیای روستایی روایت میشه و نه مثل صفحات انتهایی طریق بسمل شدن نشر پیچیده و آهنگینی داره.یک نثر ساده و یک روایت ساده اما خواندنی و جذاب.
راوی خاص قصه، سایه‌ی همراه صادق هدایت است که دولت آبادی به کمک او سری به روزهای آخر زندگی صادق میزنه و با گفت و گوهای درونی روایتگر این ماجرا میشه.سایه ای که با او همراهه و از جاهایی که هدایت میره و اشخاصی که با هدایت در ارتباط هستند حرف میزنه.خواهر زاده‌ی هدایت از اشخاص مهم این قصه است که تلاش او برای جمع آوری آثاری که هدایت تصمیم به پاره کردنشون میگیره از قسمتهای جذاب این کتاب حساب میشه.تلاشی که درسته سرانجامی نداره، اما نفس تلاش و دغدغه او ستودنی است. در پی این قصه با این شکل روایت، دولت آبادی ارادت خودش رو به هدایت نشون میده.در جای جای کتاب از بزرگی هدایت و کوتوله بودن اطرافیانش حرف میزنه. از گفت و گوهای درونی هدایت میگه که گاهی با سایه خودش و گاهی با فرزانه خواهرزاده‌اش که دولت آبادی در کتاب از او به عنوان " یگانه دوستی از نوجوانی تا همین اواخر" یاد میکنه. وقتی فرزانه خلاصه ای از داستان عنکبوت رو میگه و در یک پرسش از او، هدایت میگه: « خیلی به زندگی خودم شبیه است،نه؟!» از درخشان ترین بخشهای کتاب بود.
نقل قولی است منتسب به داستایوسکی که میگه: همه ما از شنل گوگول برآمده ایم. فکر میکنم تاثیری که هدایت بر قصه نویسان ایرانی گذاشته همینقدر پررنگ و مهم بوده.بزرگانی مثل دولت آبادی و احمد محمود و صادق چوبک و دیگرانی از تاثیر او گفته اند و کوه غروری چون ابراهیم گلستان از او به نیکی یاد کرده.
کتاب توسط نشر چشمه در 86 صفحه و به قیمت 98 هزار تومان منتشر شده.سال جدید کتابها قیمت صفحه ای هزار تومان رو هم رد کردند و همچون سایر کالاهای این کشور در حال رکورد زدن جدید هستند. اگر علاقه مند به دولت آبادی هستید، کتاب رو در همین چاپ های ابتدایی بخرید بهتره تا چند ماه دیگر و با افزایش احتمالی چند ده درصدی تهیه کنید.
خاتمه این معرفی، بریده هایی است از کتاب جدید جناب دولت آبادی :

- من هم حسم این بود که آدم‌ها گنگ و گم به دنیا می‌آیند، گنگی‌شان به تدریج رفع می‌شود اما گم بودنشان باقی می‌ماند.و کسانی به ندرت به جست‌و‌جوی خودشان در می‌آیند که درماندگی‌شان از همان نقطه آزاد می‌شود.
- گندستان نیست؟وقتی همیشه در آن آب و خاک دزدها و قاچاقچی‌ها و میهن فروشان همه کاره بوده‌اند، چون که مقامات صلاحیت‌دار خارجی این طور صلاح دیده اند! گند نیست؟
- نه بیزاری مرز ندارد، می‌تواند مرز نداشته باشد.شاید در کمرگاهی از عمر بشود جلو بیزاری را گرفت و از او خواست خوددار باشد، اما اگر نتوانستی یا نخواستی که بتوانی یا نتوانستی قانعش کنی، بیزاری تا عمق نفرت پیش می‌رود و شخص را هلاک می‌کند.
- این همه فحش در زبان فارسی چرا؟ چون فحش‌ها به نشانه‌ی نارضایتی و ناتوانی جای حرف زدن درست و عمل سالم و آزاد آمده‌اند.
- همین خوش خدمتی‌ها و نوکرباب بودن‌ها بهترین زمینه استبداد و سلطه‌ی استعمار هستند، چون توان و بضاعت شخصیتی ازشان گرفته شده، هر کسی را در آن بالا به عنوان تجسم قدرت نه فقط قبول می‌کنند بلکه ستایش می‌کنند.
- هیچکسی از عمق درون جمجمه‌ی خودش آگاه نمی‌تواند باشد، چون جمجمه‌ها آن جعبه‌های سیاه‌اند که اسم رمزشان فراموش شده است.
        

0

          در یتیم نوشته‌ای بیشتر توصیفی-فلسفی و کمتر روایی است از آخرین روزهای زندگی صادق هدایت در تلاش برای توصیف نتیجه‌ی زخم‌‌هایی که در انزوا روح آدم را می‌خورد و می‌تراشد... این کتاب به دلیل نداشتن یک روایت مستحکم از نظر من ضعیف‌تر از بقیه‌ی آثار دولت‌آبادی هست ضمن اینکه حرف جدید زیادی هم نداره، اکثر مطالب کتاب چند سال پیش به عنوان خبر/گزارش/مصاحبه در روزنامه و مجلات چاپ شدند ولی برای کسی که اونها رو مطالعه نکرده باشه احتمالاً مطالب جالبی داره مثل نقش زن/مادر در آثار هدایت، نوشته‌های نیمه تمام هدایت و اتفاقات روزهای آخر هدایت


آدم‌ها گنگ و گم به دنیا می‌آیند٬ گنگی‌شان به تدریج رفع می‌شود، اما گم بودنشان باقی می‌ماند. و کسانی به ندرت به جستجوی خودشان در می‌آیند که درماندگی‌شان از همان آغاز می‌شود


انسان در زندگی همه چیز را می‌تواند شکار کند، اما عشق و محبت را نمی‌شود شکار کرد، و شکار آن جز روی گردانیدن از عشق و محبت نیست

        

2

          شوخی خنکی بود که وقتی تحقیر ملایمی در گپ دوستانه احساس می‌کردیم، جای فحش دادن می‌پرسیدیم: «به روح اعتقاد داری؟» و می‌دانستیم که رفیق ما به روح همان اندازه معتقد است که به جسم و شاید حتی بیشتر.
نمی‌دانستم در دنیا کسی هست که بشود اینطور برایش نوشت: «می‌دانستم به روح اعتقاد ندارد، اما به سایۀ خودش چه؟»

درّ یتیم را خواندم. چه عنوانی برازنده‌ای داشت و چه کمال و بلوغی در کلمات! چه ایدۀ جذابی. من از صادق هدایت چیزی نخوانده‌ام. همیشه فکر می‌کردم از هر کتابی که بخوانم لکه‌ای بر پیراهنم می‌ماند و لکۀ بوف‌کورِ معروف، حتماً شبیه قیر، سیاه و چسبناک است. درّ یتیم هم تصویر مؤیدی بر این باورم ارائه کرد، هرچند تکیه‌اش بر این بود که بگوید ما نابغه‌ای را به خاطر بی‌تفاوتی‌ها و لجّارِگری از دست دادیم.
حالا قیر یا لکه‌ای شبیه گُل، می‌روم بخوانم ببینم دنیا دست کیست!
[لازم است بگویم کتاب دربارۀ روزها و لحظه‌های پایانی صادق هدایت در پاریس است؟]
        

31